چکیده:
فقدان آمار قابل اتکاء در ارتباط با بدهی های دولت در اقتصاد ایران، نه تنها در مدیریت بهینه منابع و بدهی ها تاثیر داشته، بلکه یکی از مهمترین موانع شکل گیری ادبیات نظری و تجربی در این زمینه در اقتصاد ایران بوده، به نحوی که به رغم وجود ادبیات گسترده بین المللی، مطالعات بسیار محدودی در ایران در این خصوص صورت گرفته است. در این مطالعه، به چهار روش، سری زمانی بدهی دولت محاسبه، و علاوه بر این، با دو روش متفاوت به محاسبه نسبت بهینه بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی پرداخته شده و سپس فضای مالی برای خلق بدهی دولتی استخراج شده است. در روش اول، بدون استفاده از سری زمانی، بدهی دولت و بر اساس یک مدل ساده رشد، این نسبت 15 درصد برآورد شد. با وجود مزیت این روش مبنی بر عدم استفاده از سری زمانی بدهی- که در ایران در دسترس نیست- به دلیل اتخاذ برخی فروض ناسازگار با شرایط اقتصاد ایران، نمی توان به جواب این مدل با اطمینان اتکا کرد. بنابراین، روش دوم مورد بررسی قرار گرفت که در آن، ابتدا به سری زمانی بدهی های دولت، و سپس، با استفاده از رگرسیون گذار ملایم، به استخراج نسبت بدهی بهینه دولت پرداخته شد که میزان آن، 19 درصد بوده است. برآوردهای انجام شده با دو روش حداکثر نسبت بدهی تجریه شده و نسبت بدهی منفی کننده رشد اقتصادی، نشان می دهد که فضای مالی دولت برای ایجاد بدهی تا نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی حدود 30 یا 32 درصد خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
ساخت سري زماني بدهي دولت و برآورد نسبت بهينه بدهي دولت به توليد ناخالص داخلي و فضاي مالي در اقتصاد ايران 1 سيدهادي موسوي نيک 2 شعله باقري پرمهر تاريخ دريافت: ٣١٣١/٨/٣٢ تاريخ پذيرش: ٣١٣٧/٤/٣١ چکيده فقدان آمار قابل اتکاء در ارتباط با بدهي هاي دولت در اقتصاد ايران، نه تنها در مديريت بهينه منابع و بدهي ها تأثير داشته، بلکه يکي از مهمترين موانع شکل گيري ادبيات نظري و تجربي در اين زمينه در اقتصاد ايران بوده، به نحوي که به رغم وجود ادبيات گسترده بين المللي، مطالعات بسيار محدودي در ايران در اين خصوص صورت گرفته است.
در اين مطالعه، به دنبال آن هستيم که نسبت مناسب بدهي هاي دولت به توليدناخالص داخلي 1 که حداکثر رشد اقتصادي را نتيجه مي دهد و نيز دامنه امن ايجاد بدهي توسط دولت- فضاي مالي - را مشخص کنيم؛ به اين منظور، از دو مدل متفاوت بهره مي گيريم که يکي، با اعمال فروضي، تخمين نسبت بهينه بدهي به توليد را بدون اتکا به سري زماني بدهي دولت امکان پذير مي سازد و ديگري ، يک مدل رگرسيون انتقال مليم است که نياز به سري زماني بدهي دولت دارد و با توجه به عدم دسترسي به اين سري زماني، بخشي از کار به محاسبه سري زماني بدهي دولت اختصاص دارد.
اين تخمين براي سال هاي ١٣٦٣ تا ١٣١٤ انجام خواهد شد، زيرا امکان رصد بيش از يک نقطه تغييرات ساختاري در آن وجود دارد و مي تواند با استفاده از آن، رفتار دو کوهانه تعامل نسبت بدهي به توليد و رشد اقتصادي را رصد کرد.
Optimal government investment and public debt in an economic growth model.