خلاصه ماشینی:
"(مولوی) نرمک نرمک،بهار نو،از ره با دامن یاس و ارغوان آید وز هجمر مشک بید عطر افشان عطری،چو عبیر هندوان،آید باد خوش فرودین،به چالاکی از کوه و کمر،دوان دوان آید وز بوی گیاه تازه،در زلفش جان،در تن سرد بی روان آید زنبور عسل،به دشت سوسنها تا،نافه برد به کندوان،آید بس چشمهء نیلگون،که از هرسو بر دشت زمردین،روان آید و آن میغ کبود گونه،بر جنگل بر سان بخور جادوان،آید!
پارینه گذشت و،بر دل،از یادش اندوه رحیل کاروان آید تقویم کهن،به سال نو،زین پس چون پیر رمیده پیروان آید وز چامهء خوشنوا،فریدون را آواز خوش پرستوان آید (*)-چنانکه استادان سخن دانند،در(علمبدیع)یکی از صنایع شعری را،که بقول مولانا،(نیزه بازی در کوهسار تنگ است)صنعت اعنات،نام نهادهاند.
در شعر بالا نیز،من با برگزیدن این طریقه،خواستهام بر خود و سخن سنجان ورزیدهء شعر پارسی،وانمایم که به اصطلاح،چند مرده حلاجم،وگرنه،نیازی به تکرار حرف(واو) در تمام قوافی،که میدان تنگ سخن را تنگتر میکند،نبوده است."