چکیده:
گرایش به مصرف مواد مخدر به منزله عادتی نامقبول در تمام جوامع بشری، مردان و زنان بیشماری را از سنین نوجوانی تا میانسالی درگیر کرده است. مطالعات انجام یافته در این زمینه عوامل گوناگون فردی، اجتماعی و خانوادگی را در گرایش به مصرف مواد مخدر موثر می داند. بدیهی است توجه به ابعاد روان شناختی در زمینه گرایش به اعتیاد تاثیر مهمی در پیشگیری از وقوع آن دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان سرسختی روانشناختی، سبکهای مقابله ای و تنظیم هیجانی با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر لنگرود در سال تحصیلی 1395-1394 انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و جامعه آماری این پژوهش برابر با 2040 نفر بوده است. نمونه پژوهش 200 نفر از دانش آموز مقطع متوسطه شهر لنگرود بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه های سرسختی روان شناختی کوباسا (1970) ، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس (1984) ، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (2006) و مقیاس آمادگی اعتیاد زرگر (1385) پاسخ داده اند. داده های حاصل با روش تحلیل رگرسیون گام به گام و همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شده اند (05/0 >p). نتایج نشان داد که متغیرهای سرسختی روانشناختی و تنظیم هیجانی و مولفه مهار جسمانی از متغیر راهبردهای مقابله ای با گرایش به اعتیاد، رابطه معنادار دارند و دو متغیر سرسختی و تنظیم هیجان سازگارانه به ترتیب توانسته اند 32/2 و 4/2 درصد از گرایش به اعتیاد را تبیین کنند.
This research was conducted to investigate the relationship between psychological hardiness, coping styles, emotion regulation, and tendency toward addiction among senior high school students in Langarud. The method of the study was descriptive and correlational and the statistical population of the study comprised 2040 high schoolers in academic year 2015-2016 from among them 200 students were selected via random cluster sampling method. The instruments included Psychological Hardiness Scale (Kobasa, 1970), Billings & Moos Coping Checklist (1984), Cognitive Emotion Regulation Questionnaire (Garnefski & Kraaij, 2006), and Addiction Potential Scale (Zargar, 2006). The obtained data were analyzed by using step-wise regression and pearson correlation. The results showed that there was a significant relationship between psychological hardiness, emotion regulation, physical inhibition (a component of coping strategies), and tendency toward addiction. Furthermore, psychological hardiness and adaptive emotion regulation strategies accounted for 32.2% and 4.2% of the variance in tendency toward addiction, respectively.
خلاصه ماشینی:
از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه میان سرسختی روانشناختی، سبکهای مقابله ای و تنظیم هیجانی با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر لنگرود در سال تحصیلی ١٣٩٥-١٣٩٤ انجام گرفته است .
نمونه پژوهش ٢٠٠ نفر از دانش آموز مقطع متوسطه شهر لنگرود بودند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و به پرسشنامه های سرسختی روان شناختی کوباسا(١٩٧٠)، راهبردهای مقابله ای بیلینگز و موس (١٩٨٤)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و کرایج (٢٠٠٦) و مقیاس آمادگی اعتیاد زرگر(١٣٨٥) پاسخ داده اند.
Horsburgh, Schermer, Veselka & Vernon 7.
بنابراین در این پژوهش به نقش و رابطه ای پرداخته شده است که سرسختی روانشناختی، راهبردهای مقابله ای و تنظیم هیجانی در گرایش به اعتیاد در دانش آموزان نوجوان میتوانند داشته باشند.
یافته های این پژوهش نقش مهم برخی از ویژگیهای شخصیتی مانند سرسختی روان شناختی و سبکهای مقابله با فشار روانی در افراد را نشان میدهد که میتوانند با گرایش به اعتیاد و سوء مصرف مواد رابطه داشته باشند.
مقدار F با توجه به میزان معناداری بیان شده در هر یک از مدلهای ارائه شده ، از نظر آماری معنادار است (٠٠١ بحث و نتیجه گیری هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان سرسختی روانشناختی، سبکهای مقابله ای و تنظیم هیجانی با گرایش به اعتیاد در دانش آموزان است .
با توجه به یافته های فوق میتوان بیان داشت که نتایج پژوهش حاضر همسو است با یافته های کلارک (٢٠٠٣) و جانگ و همکاران (٢٠٠٧) که در پژوهشهای خود دریافتند که سبکهای مقابله ای عاملی برای کاهش فشار و استرسهای درونی است و می تواند به منزلۀ عاملی در کاهش گرایش به اعتیاد در نظر گرفته شود.