چکیده:
پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط مستقیم و غیر مستقیم شرم در مادر با هوش موفق (تحلیلی، عملی و خلاق) در فرزند بر اساس نقش میانجی نگرشهای ناکارآمد (اهمیت قضاوت دیگران، نیاز به خشنودی دیگران، نیاز به تایید دیگران، آسیب پذیری و ایده ال گرایی) در فرزندان انجام شده است. جامعه پژوهش همه مادران سرپرست خانوار دارای فرزند نوجوان تحت حمایت کمیته امداد امام خمینی (ره) اسلامشهر و فرزندان نوجوان مشغول به تحصیل آنها در مدارس عادی مقطع متوسطه بوده است. پس از ارائه مقیاس شرم ریزوی (2009) به مادران (250 نفر) به منظور تفکیک مادران دارای تجربه شرم، پرسشنامه های هوش موفق گریگورنکو و استرنبرگ (2002) و نگرشهای ناکارآمد وایزمن و بک (1978) در اختیار فرزندان آنها (250 نفر، 18-15 سال) قرار گرفت. تحلیل داده ها با تعداد نهایی 245 نفر (به دلیل افت آزمودنی) با رگرسیون چند متغیره و بر اساس تحلیل مسیر صورت گرفت. یافته هاحاکی از عدم رابطه مستقیم شرم مادر با هوش موفق و ابعاد آن است. همچنین شرم با میانجی گری نگرشهای ناکارآمد اهمیت قضاوت دیگران و آسیب پذیری با هوش موفق، هوش عملی و هوش تحلیلی رابطه دارد. نگرش ناکارآمد اهمیت قضاوت دیگران نیز میانجی رابطه شرم مادر با هوش خلاق است. بنابراین شرم مادر به طور غیرمستقیم با افزایش نگرشهای ناکارآمد در فرزند، هوش موفق و ابعاد آن را در فرزند کاهش می دهد. نگرشهای ناکارآمد و اساسا سازه های شناختی یکی از میانجی های مهم تاثیرگذاری شرم به منزله یک گرایش کلی شخصیتی و هیجانی در مادر بر عملکرد شناختی فرزند است.
The present study was undertaken to examine direct and indirect relationships between maternal shame and successful intelligence of children (analytical, practical, and creative) mediated by children’s dysfunctional attitudes (judgment of others, need for pleasing others, need for approval of others, vulnerability, and idealism). The statistical population of the study comprised the mothers supported by Imam Khomeini Relief Foundation in Eslamshahr (Tehran, Iran) along with their adolescent children studying at regular high schools. Rizvi’s Shame Inventory (2009) was first administred to 250 mothers to identify those who experience shame. In the next step, Sternberg and Grigorenko’s Successful Intelligence Questionnaire (2002) and Weissman and Beck’s Dysfunctional Attitude Scale (1978) were given to 250 children (15-18 years of age). Multivariate regression as well as path analysis were utilized to analyze the obtained data from 245 participants (reduced by participant attrition). The findings demonstrated that there was no direct relationship between maternal shame, successful intelligence and its three dimensions. Moreover, maternal shame was related to successful intelligence, practical intelligence, and analytical intelligence and these relationships were mediated by judgment of others and vulnerability. Furthermore, judgment of others moderated the relationship between maternal shame and creative intelligence. Consequently, maternal shame indirectly reduces successful intelligence of children and its corresponding dimensions through increasing children’s dysfunctional attitudes. In general, dysfunctional attitudes and cognitive structures act as important moderators of the impact of maternal shame on children’s cognitive performance.
خلاصه ماشینی:
Van der Waerden, Bernard, De Agostini, Saurel-Cubizolles, Peyre, Heude & Melchior 10.
بر اساس پژوهشهای انجام شده شرم و خودکارآمدی پایین مادر با کاهش کارکردهای شناختی و رشد شناختی (چا٦، ٢٠١٨)، خودتنظیمی کمتر (پاتک ـ پکام ، کنینگ و لیمن ٧، ٢٠١٨)، اشتیاق کمتر برای انجام دادن تکالیف (موتن و روسکام ٨، ٢٠١٥)، راهبردهای خودکنترلی منفی (مویلانن و رامبو هرناندز٩، ٢٠١٥)، عزت نفس کمتر (فرشاد، سلیمیبجستانی، اسماعیلی و حبیبی، ١٣٩٤)، خودکارآمدی پایین (آرمین ، سهرابی و کاظمی، ١٣٩٠)، خود ناتوان سازی (محمدی و همکاران ، ١٣٩٣) و کاهش هوشبهر کلامی، عملی و توانایی استدلال کلامی و هوش سیال (ون در واردن و همکاران ، ٢٠١٦) در فرزندان رابطه دارد.
Otani, Suzuki, Matsumoto & Enokido 12.
Lindberg, Fransson, Forslund, Springer & Granqvist 3.
جدول ٢: ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش (٢٤٥=n) (رجوع شود به تصویر صفحه) اطلاعات جدول شماره ٢ نشان میدهد که هوش موفق با همه نگرشهای ناکارآمد رابطه منفی و معنادار دارد (٠/٠١) و بالاترین همبستگی مربوط به نگرش اهمیت قضاوت دیگران است .
٠(رجوع شود به تصویر صفحه) شکل ٣ : مسیرهای تجربی روابط میان متغیرها سؤال سوم : آیا شرم مادر رابطه مستقیم یا غیر مستقیم (بر اساس نقش میانجی نگرشهای ناکارآمد فرزند) با هوش خلاق در فرزند دارد؟ با توجه به جداول رگرسیون ارائه شده و شکل شماره ٤، شرم مادر به طور مستقیم قادر به پیش بینی معنادار هوش خلاق فرزندان نیست و با میانجیگری نگرش ناکارآمد «اهمیت قضاوت دیگران »، میتواند هوش خلاق را پیش بینی کند.
Steca, Bassi, Caprara & Delle Fave 2.
Hass, Katz- Buonincontro & Reiter-Palmon تحلیل سؤال سوم پژوهش نیز، رابطه غیر مستقیم و منفی شرم مادر را به سبب نگرش ناکارآمد اهمیت قضاوت دیگران با هوش خلاق در فرزند، نشان داد.
Lonfeldt, Marin, Silverman, Reinholdt-Dunne & Esbjorn 2.