چکیده:
مطالعه و پژوهش بقایای انسانی بهویژه اسکلتهایی که در کاوشهای باستانشناسی بهدست میآید، اطلاعات بسیار باارزشی درخصوص انسانهای باستانی در اختیار پژوهشگران قرار میدهد. در مطالعات استخوانباستانشناسی جنبههای مختلف ریختشناسی استخوان پس از طبقهبندیهای گونهشناسی موردتوجه قرار میگیرد. در اینگونه مطالعه، تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلتها از روی ویژگیهای ظاهری استخوانها بهشکلی سریع و بدون آنکه نیازی به فعالیتهای پیچیده آزمایشگاهی باشد انجام میشود. اسکلتهای انسانی مرد و زن هریک دارای تفاوتهای آشکار و روشنی هستند. این تفاوتها براساس شاخصها و معیارهای استانداردی استوارند. اسکلت انسانی کوریجان از یک محوطه تاریخی بهدست آمد که پس از اقدامات مرمتی و حفظ وضعیت و ساختار کالبدی آن در همان شرایط اولیه، ضرورت مطالعات تعیین جنسیت و تخمین تقریبی سن اسکلت موردتوجه قرار گرفت. در نگاه نخست شاید بهنظر برسد که پرسشهای مربوط به تعیین جنسیت و تخمین سن اسکلت کاملا واضح یا خیلی پیچیده است. اینکه اسکلت انسانی کوریجان متعلق به زنی یا مردی باشد یا اینکه این اسکلت در رده سنی کهنسال یا بزرگسال بالغ باشد، اثبات یا ابطال این فرضیهها نیازمند بهرهگیری از رهیافتهای علمی و استفاده از متغیرهای قابلسنجش و تجربی بود. علوم زیستشناسی، انسانشناسی جسمانی و استخوانباستانشناسی در ارتباط تنگاتنگ با یکدیگرند که کمک شایانی برای پاسخگویی به این پرسشها و فرضیهها ارائه میدهند.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش براساس دادههای زیستی موجود بهشیوۀ طبقهبندی گونهها (گونهشناسی)، تفاوتهای ظاهری اسکلتهای زن و مرد مورد بررسی قرار گرفته است.
در سالهای اخیر مقالههای پژوهشی متعددی در زمینۀ بهرهگیری از علوم میانرشتهای آزمایشگاهی از جمله باستانشناسی مولکولی (قمریفتیده، 1392)، تعیین توالی DNA میتوکندری (رمضانی و همکاران، 1396)، تعیین تفاوتهای جنسیتی در رژیم غذایی باستانی با استفاده از آنالیزهای ایزوتوپی (شیخشعاعی و نیکنامی، 1395) بر روی نمونه اسکلتهای انسانی باستانی انجام گرفته است.
هرچند بهتر است جهت تعیین جنسیت، تمامی اسکلت مورد بررسی قرار گیرد، ولی تفاوتهای ظاهری عموما در استخوانهای جمجمه و لگن مشاهده میشوند.
یک شاخص مهم تعیین جنسیت که در بخش مقاومتر خلفی لگن قرار گرفته، بریدگی سیاتیک است (تصویر 4).
اندازه و استحکام عمومی سایر نواحی اسکلت را میتوان بهعنوان یک شاخص فرعی تعیین جنسیت بهکار برد، اما این اختصاصات بهراحتی بهدلیل الگوهای فعالیت حرکتی و تغذیه متفاوت، تغییر کرده و کمتر از تفاوتهای جمجمه و لگن قابل اعتماد هستند.
هریک از استخوانهای هیپ توسط بخش پوبیس (Pubis) در طرف جلو بههم متصل شده که در زیر این مفصل قوسی تشکیل میشود بهنام (Pubic Arch) که اندازۀ زاویه این قوس معیار خوبی جهت جنسیت استخوان مورد مطالعه است (Warwik W.
رأس این استخوان با کوکسیکس و قاعدۀ پهن آن با پنجمین مهرۀ کمری مفصل میشود (1995 ,Warwik & Bannister) قاعدۀ ساکروم از سطح فوقانی اولین مهره ساکرال تشکیل شده است.
در این پژوهش که براساس مطالعات استخوانشناسی انجامگرفته، جنسیت اسکلت زن تشخیص داده شد و سن تقریبی آن بر پایۀ جمجمه و تغییرات سنی در مندیبل یا فک تحتانی، انسان بالغ و بزرگسال بوده است.