چکیده:
هدف پژوهش حاضر ریشهیابی عوامل ناکامی دولت اخوان المسلمین مصر در طول سالهای فعالیت آن با تاکید بر زمینههای سیاسی– اجتماعی عدم موفقیت بیداری اسلامی است. نتایج این پژوهش که با روش توصیفی – تحلیلی انجام شد، نشان داد، زمینههای سیاسی– تاریخی نظیر میراث استعمار در مصر، وجود ساختار حکومت استبدادی، ارتش و نظامیان مصر؛ زمینههای فرهنگی – سیاسی نظیر ناهمگنی قومیتی و مذهبی جامعه و فرهنگ سیاسی در مصر و زمینههای سیاسی – اجتماعی نظیر ضعف مشارکت سیاسی، شخصی بودن قدرت سیاسی و اقتدارگرایی مبتنی بر هژمونی حزب حاکم از جمله زمینههای سقوط دولت محمد مرسی است.
خلاصه ماشینی:
نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیفی – تحلیلی انجـام گرفـت ، نشـان داد، زمینـه هـای سیاسی– تاریخی نظیر میراث استعمار در مصر، وجود ساختار حکومت استبدادی، ارتش و نظامیان مصر؛ زمینه هـای فرهنگـی – سیاسـی نظیر ناهمگنی قومیتی و مذهبی جامعه و فرهنگ سیاسی در مصر و زمینـه هـای سیاسـی – اجتمـاعی نظیـر ضـعف مشـارکت سیاسـی، شخصی بودن قدرت سیاسی و اقتدارگرایی مبتنی بر هژمونی حزب حاکم از جمله زمینه های سقوط دولت محمد مرسی است .
این جنبش نزدیک یک قرن فعالیت سیاسی دارد، و نخستین بار درتاریخ فعالیت سیاسیاش بعد از انقلاب ٢٠١١ موفق می شود از طریق انتخابات قدرت را به دست گیرد، اما زمینه های سیاسی– اجتماعی نظیر فرهنگ سیاسی مصر از قبیل اقتدارگرایی وفقدان نهادها و تشکل های مدنی، ناهمگونی قومی و مذهبی، بیتجربه بودن اخوان در حکومت داری، تاریخ سیاسی و ساختار سیاسی حکومت (استبدادی- نظامی) با وجود این زمینه هایی که در جامعه مصر وجود داشتند، و تحقق عوامل مستقیم در نهایت ، به شکل گیری اعتراضات و جنبش تمرد منجر شده ، و در نهایت به سقوط دولت محمد مرسی از طریق کودتای نظامیان منجر شد.
مهم ترین زمینه های سیاسی - اجتماعی ناکامی بیداری اسلامی در مصرکه قبل از دوره حسنی مبارک در مصر وجود داشته است و نیز استمرار آن در حکومت محمد مرسی بررسی می شود.