چکیده:
تبیین «جایگاه گزارههای ارزشی در قیاس، از جهت استدلال پذیری آنها» به دلیل آثار ارزشمند آن در سرنوشت بشر، همواره از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است.
برخی از اندیشمندان این گزارهها را استدلالپذیر میدانند و برخی نیز باور به استدلالپذیری آنها ندارند. برای پیبردن به دیدگاه درست، باید محتوا و خاستگاه مفردات گزارههای ارزشی و ارتباط میان این مفردات بررسی شود؛ سپس به واکاوی درباره انشایی یا اخباری بودن خود این گزارهها بپردازیم.
برخی از مفردات این گزارهها، مفاهیم فلسفی و برخی دیگر، از مفاهیم اعتباری مبتنی بر واقعیات هستند. بنابراین، اگر محمول در گزارههای اخباری، حقیقی باشد، این گزارهها جزو «صنعت برهان» بهشمار میآیند؛ زیرا ارتباط میان موضوع و محمول در این گزارهها واقعی خواهد بود؛ خواه موضوع از مفاهیم حقیقی باشد و خواه اعتباری. و چنانچه محمول گزارههای اخباری، اعتباری باشد، این گزارهها جزو «صنعت شعر» شمرده میشوند؛ زیرا ارتباط میان موضوع و محمول در آن گزارهها، اعتباری خواهد بود؛ خواه موضوع، اعتباری باشد، خواه حقیقی. اما در جملات انشایی، ارتباط حقیقی میان موضوع و محمول وجود ندارد.
خلاصه ماشینی:
مطلب نخست، پاسخ به این پرسش است که ارتباط میان موضوع و محمول در قضایای ارزشی چگونه است؟ و از آنجایی که پاسخ به این پرسش، وابسته به فهم خاستگاه موضوع و محمول است، پرسش دومی نیز مطرح میشود که مفردات قضایای ارزشی، از کدامیک از مفاهیم منطقی هستند؟ و مطلب دوم پاسخ به این پرسش است که این قضایا، از کدامیک از صنایع منطقی شمرده میشوند؟ از آنجایی که پاسخ پرسش نخست، وابسته به پرسش دوم است، نخست بدان میپردازیم: خاستگاه مفاهیم ارزشی بهنظر میرسد، برخی از این مفاهیم، فلسفی و برخی اعتبار مبتنی بر واقعیات هستند؛ ولی کدامیک از آنها، فلسفی و کدامیک، مفاهیم اعتباری مبتنی بر واقعیات هستند؟ بیگمان، گردآوری همه مفاهیم اخلاقی و بررسی تکتک آنها، ناممکن و یا دستکم دشوار و زمانبر است؛ ولی روشن است که بسیاری از مفاهیم اخلاقی، با توجه به واقعیات و ویژگیهای موجود در انسان، انتزاع میشوند و چیزی نیستند که عقل انسان جعل و اعتبار کرده باشد؛ مانند خوب و بد، درست و نادرست، باید و نباید و مفاهیم دیگر که با توجه به نوع رفتار و آثاری که بر آن مترتب است، بهدست میآید.
نتیجه: بنابراین، گزارههای خبری، در صورتی که محمول در آنها اعتباری باشد، گزاره متشکل از آن نیز، صدق و کذب نمیپذیرد و نیز جملات انشایی، استدلالناپذیرند؛ هرچند در هریک از این دو صورت، آن واقعیاتی که پشتوانه جعل و اعتبار آنهاست، استدلالپذیر خواهند بود و همین امر، سبب ثبات گزارههای اخلاقی است؛ ولی در غیر این صور، ازآنجاکه ارتباط میان موضوع و محمول در گزارههای اخلاقی حقیقی است، صدق و کذب و درنتیجه استدلال را میپذیرند.