چکیده:
تحقق «حکومت جهانی عدل و صلح»، یکی از نیازهای فطری بشر و از آرمان های همه انبیاء و اوصیای الهی بوده است. پیشگویی درباره عصر ظهور، در منابع ادیان مختلف مطرح شده است. این پژوهش، با رویکرد اسنادی، تحلیلی و مقایسه ای به بررسی دیدگاه امامیه و مسیحیت صهیونیسم، در تحقق حکومت جهانی عدل و صلح در عصر ظهور می پردازد. نتایج پژوهش، بیانگر این است که هر چند دو مکتب در اصل پیشگویی اشتراک دارند، ولی از جهاتی، مانند تعیین زمان ظهور، طول حکومت موعود، هدف اصلی حکومت او و... با هم تفاوت دارند. افزون بر این، تحقق عدل و صلح جهانی آخرالزمان، همراه با جنگ گسترده و کشتار فراوان، که مسیحیت صهیونیسم، وعده آن و تلاش برای تحقق آن را وظیفه خود می داند، با عهدین، نگرش و سیره مسیح و اصول عقلی سازگار نیست.
خلاصه ماشینی:
قلمرو این تحقیق، ارائه و بررسی دیدگاه امامیه و مسیحیت صهیونیسم (Christian Zionism) دربارة تحقق حکومت جهانی عدل و صلح در عصر ظهور است.
پیشگویی مسیحیت صهیونیسم دربارة تحقق حکومت جهانی صلح و عدل در عصر ظهور از مهمترین باورهای مسیحیان، که در عهد جدید و اناجیل از آن بحث شده است (متی 6: 33؛ مرقس 13: 26-29؛ لوقا 12: 35-40؛ 21: 31؛ یوحنا 3: 3)، برقراری «ملکوت» یا حکومت الهی است که هستة مرکزی تعالیم و آموزههای حضرت عیسی را تشکیل میدهد.
هر چند مسیحیت صهیونیسم، برای تبیین و تحقق مقدمات ظهور مجدد مسیح و رسیدن به آن نقطة طلایی، تلاشهای فراوانی کردند، اما دربارة خود نقطة طلایی هزارة صلح و خوشبختی عصر ظهور، مستند اصلی آنها، کتاب مقدس، بویژه مکاشفة یوحنا است و آن را سرمشق اصلی راه و رسم خود قرار دادند و بر بیخطا بودن آن، اعتقاد سرسختانهای دارند (ملاکی، 2007، ج21، ص621؛ پیترکر، 1388، ص94-95).
بررسی، مقایسه و تحلیل امامیه و مسیحیت صهیونیسم، در این مسئله که تنها در عصر ظهور، حکومت جهانی عدل و صلح محقق میشود، دیدگاه مشترکی دارند، ولی از جهاتی مهم با هم تفاوت دارند: 1) مسیح در دیدگاه مسیحیت صهیونیسم، قهرمان نظامی و جنگجو است که در منطقة آرمگدون، ارتش قدیسیان که ملبس به کتان سفید و پاک هستند (مکاشفه 19: 14)، به رهبری او با ارتش اشرار به رهبری یأجوج و مأجوج میجنگند.
5) مسیحیت صهیونیسم، هر چند در انتظار حکومت جهانی عدل و صلح مسیح به سر میبرد، ولی با به رسمیت شناختن الهیات مبتنی بر عهد قدیم، الهیاتی محدود بنیان نهادند که بر مدار یهودیان سرزمین مقدس میگردد، و همة تلاش را کرده است تا تأیید الهیاتی برای رخداد جنگ فراهم سازد (سایزر،1386، ص486).