چکیده:
زنی از بزرگان عرب جاهلیت، که یکی از خویشانش در غزوة
توسط حمزه عموی پیامبر )ص( کشته شده بود، برای » بدر «
را تطمیع کرده بود که اگر حمزه » وحشی « گرفتن انتقام، غلامش
را به قتل رساند آزاد م یشود. او هم، که نیز هانداز ماهری بود، به
با کمین گرفتن، زمانی که » احد « دنبال فرصت بود تا در غزوة
حمزه در محاصرة مشرکان بود و درگیر شدید با آنان، او را با پرتاب
نیزه، ناجوانمردانه به شهادت رساند و در نتیجه، خشم و غضب
پیامبر )ص( را علیه خود برانگیخت.
خلاصه ماشینی:
او هم که نیزهانداز ماهری بودء به دنبسال فرصت بود تا در غزوة «خد» بسا کمین گرفتن» زمانی که حمزه در محاصرةٌ مشرکان بود و درگیر شدید با آنان» او را با پرتاب نیزهء ناجوانمردانه به شهادت رساند و در نتیجه» خشم و غضب پیامبر (ص) را علیه خود برانگیخت.
در این حالت که او [حمزه] مشغول بود به کشتن کافران؛ وحشی پیش حمزه امکان آمدن ندید.
بعد از آن» هر جا که نوحهگری نوحه کردی بر مُرده [حمزه] در مکه, بر سر آن گورء وحشی حاضر شدی و خاک بر سر میکرد.
گفتند ای وحشی, تو هم خویش مردة مایی؟ گفت مرا تعزیتیست بر جان خود که همه تعزیتهای عالم تعزیت من است ...
وحشی [ُوقتی این آیت با خبر شد] گفت خداونداء تو میفرمایی که هر که مرا شریک و انباز نگوید و یگانه داندء هر گناهی که کرده باشد بیامرزم آن را که خواهم.