خلاصه ماشینی:
"جسارت ورزیده بعرض میرساند که در این سالهای اخیر استعمال املای عوامانه (نه انشاء عوامانه)رواج زیادی دارد و حتی بعضی از نویسندگان جوان و با استعداد ما استعمال آن را بر خود جایر میشمرند و گویا چنین کار زیان بخش و غلطی را علامت دموکراسی ادبی و نزدیک بودن با قاطبهء هموطنان تصور میکنند در صورتی که در هیچ کجای دنیا سابقه نداشته و ندارد و حتی در روسیهء امروز که حکومت در حقیقت با طبقهء کارگران و روستائیان و داس و چکش را علامت ملی خود قرار دادهاند نویسندگانی مانند گورکی مشهور که خود از طبقهء پائین(از لحاظ سواد و ثروت)بیرون آمده بود و برای افراد همان طبقه چیز مینوشت هرگز املاء عوامانه استعمال نکرده است(مگر در موارد شاذ و نادری که عقل و هوش اجازه میدهد و یا موقع مخصوصی مقتضی میگردد-آن هم تنها عموما یک جمله یا چند جملهء مختصر)در صورتی که در نزد ما گاهی دیده شده که نه تنها در داستانسرائی بلکه گاهی در مورد مقالاتی هم نویسنده با املاء عوامانه مطلب خود را بیان میکند و معلوم است در محیطی که هنوز با وجود آنهمه مساعی و کوشش تمجیدآمیز هنوز قسمت بزرگی از مردم مملکت ما بیسواد و یا کم سواد هستند چنین کاری متضمن چه اندازه ضرر و گمراهی است و این در موقعی است که هرکس قلم بدست میگیرد باید ضمنا در مد نظر داشته باشد که در راه باسواد ساختن هموطنان مددی برساند و مثلا رفته رفته(چنانکه در ممالک مترقی همچنین بوده و هست)به مردم بفهماند که بجای«نردبوم»باید«نردبان» بگوئید و بنویسید و همچنین صدها و بلکه هزارها کلمات دیگر را باید(و یا لا اقل بهتر است)که درست به زبان جاری بسازند و مخصوصا لازم است که درست و با املاء صحیح بنویسند."