خلاصه ماشینی:
"اما روایات سینه به سینه در خصوص قدمت این شهر و این منطقه در سینههای بیکینهء مردم این دیار بجای مانده است مردم شهر بابک شوخ و بذلهگو و کمآزارند.
قاضی شهر میگفت که هرگز پروندهء منافیات عفت،سرقت و اینگونه جرائم در محکمهء این شهر دستکم بدوران تصدی خود ندیده است.
وقتی قاضی جوان سادهدل و گوشهفتادهء این شهر از رنجهای خود و مردم برای ما حکایت میکرد،من باین مقوله میاندیشیدم که با این شور و شوق و حرص و ولعی که مردم روستاهای ما برای کسب تمدن شهرنشینی و تجدد مآبی دارند دیری نخواهد گذشت که سیل بنیانکن آداب و عادات زیانند باین قفسهای دوردست که لانهء مردم بیخبر است وارد خواهد شد اگرچه همراه با کارخانهء قند و کشت چغندر بطریق مکانیزه و درمانگاه و مدرسه و مسجد جدید و خانقاه و صومعهء نوین باشد آنقدر هست که تغییر قضا نتوان کرد."