چکیده:
احمد محمود، یکی از رمان نویسان معاصر است که با توجّه به محیط جغرافیایی محل زندگیاش جنگ و حوادث آن را، از نزدیک لمس کرده است. او سعی در بیان مشکلات و در به دریهای مردم جنگزده دارد. درونمایه این رمان، بیان مشکلات و گرفتاریهایی است که برای مردم جنگ زده اتفاق افتاده است. این پژوهش به صورت کتابخانهای به بررسی عناصر داستان رمان «زمین سوخته» اثر احمد محمود پرداخته است. زاویه دید، اول شخص مفرد است که از زبان شخصیّت اصلی بیان میشود. پیرنگ رمان، حکایت ماههای آغازین جنگ و حوادثی است که در شهر اهواز رخ داده است. شخصیّتها نسبت به حوادث و اتّفاقات در حاشیه قرار میگیرند و اهمیّت کمتری دارند. گفتوگوها در این رمان با طبقات اجتماعی افراد متناسب است. لحن رمان جدی و به دور از شوخی است. فضای رمان نیز با دلهره و ترس همراه است.
خلاصه ماشینی:
این پژوهش به صورت کتابخانهای به بررسی عناصر داستان رمان «زمین سوخته» اثر احمد محمود پرداخته است.
شخصیتپردازی<FootNote No="4" Text="- characterization"/> از آنجا که هدف اصلی این رمان بیان حوادث و اتفاقات ماههای اول جنگ است، حوادث و اتفاقات از اهمیت بیشتری برخوردار هستند؛ و در عوض شخصیتها اهمیت کمتری دارند و فقط به عنوان راوی یا پیش برنده حوادث مطرحاند.
در زمینه شیوههای شخصیتپردازی باید گفت که به دلیل کم اهمیت بودن شخصیتها در این رمان، نویسنده آنها را بسیار مختصر و گاه در حد چند جمله کوتاه معرفی کرده است ولی کارهایی را بر عهده آنها و حرفهایی را در دهانشان میگذارد که خواننده در طول رمان به شخصیت آنها پی میبرد.
بیان سختیها، مشکلات و حوادث از جانب شخصی که خودش آنها دیده و لمس کرده است طبیعیتر مینماید و این باعث شده تا زاویهای که نویسنده برای روایت رمان انتخاب کرده است، زاویه دید اول شخص باشد.
در بررسی زاویه دید رمان باید مد نظر قرار داد که راوی، گاه پا را از حیطه زاویه دید اول شخص فراتر میگذارد و مانند راوی دانای کل عمل میکند، یعنی به همه جا سرک میکشد و حوادث صحنهها و گفتوگوهایی را نقل میکند که نه دیده است و نه آنها را شنیده است.
لحن<FootNote No="10" Text="- tone"/> و لحنپردازی با توجه به موضوع رمان که واقعی و جدی است؛ نویسنده نیز لحنی کاملا جدی و خالی از شوخی و طنز را برای این رمان برگزیده است.