چکیده:
ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ دﯾﺪﮔﺎهﻫﺎی ﻣﻮﺟﻮد از ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ از ﻣﻨﻈﺮ ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﻣﯽﭘﺮدازد. ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ در ﮐﺸﻮرﻫﺎی درﺣﺎلﺗﻮﺳﻌﻪ و در راﺳﺘﺎی اﺳﺘﻘﺮار و ﻧﻬﺎدﯾﻨﻪﺳﺎزی ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣﺪﻧﯽ از ﺟﺎﯾﮕﺎه وﯾﮋهای ﺑﺮﺧﻮردار اﺳﺖ. ﭼﮕﻮﻧﮕﯽ دﺳﺖ ﯾﺎﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺣﮑﻮﻣﺘﯽ ﮐﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ زﻣﯿﻨﻪﺳﺎز ﺗﻮﺳﻌﻪ ای ﻋﺎدﻻﻧﻪ و ﻣﺮدم ﺳﺎﻻر ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺎ ﺗﺴﻠﻂ و اﻋﻤﺎل ﻗﺪرت ﺗﻔﺎوت دارد و از ﻧﻮﻋﯽ ﺗﻨﻈﯿﻢﮔﺮی ﻧﺸﺄت ﻣﯽﮔﯿﺮد. از دﯾﺪﮔﺎه ﺿﺮورت ﺣﮑﻮﻣﺖ دﯾﻨﯽ ﺟﻬﺖ اﺟﺮای ﻗﻮاﻧﯿﻦ ﺳﯿﺎﺳﯽ، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﻗﻀﺎﯾﯽ اﺳﻼم ﺑﺪون ﺗﺸﮑﯿﻞ ﺣﮑﻮﻣﺖ دﯾﻨﯽ، ﻣﻤﮑﻦ ﻧﯿﺴﺖ و، ﻟﺰوم اﺳﺘﻤﺮار ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﺟﺎوداﻧﮕﯽ اﺣﮑﺎم دﯾﻨﯽ و ﻧﯿﺎزﻣﻨﺪی ﺑﻪ اﺟﺮای ﻗﺎﻧﻮن و ﻫﻨﺠﺎرﻫﺎی دﯾﻨﯽ، ﺿﺮورت وﺟﻮد آن را ﺑﺮای ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻣﯽدﻫﺪ.
ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﭘﺲ از ﻗﺮآنﮐﺮﯾﻢ ﮔﺮاﻧﻘﺪرﺗﺮﯾﻦ ﻣﯿﺮاث ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن اﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﺰﯾﺪهای اﺳﺘﺜﻨﺎﯾﯽ از ﺑﺮﺗﺮﯾﻦ ﮔﻮﻫﺮﻫﺎی آﻣﻮزهﻫﺎی اﻣﺎم ﻋﻠﯽ (ع) از ﺧﻄﺒﻪﻫﺎ، ﺳﺨﻨﺎن و ﺳﺨﻨﺮاﻧﯽﻫﺎ، ﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، وﺻﯿﺖ ﻧﺎﻣﻪﻫﺎ، دﺳﺘﻮراﻟﻌﻤﻞﻫﺎ، ﺳﺨﻨﺎن ﮐﻮﺗﺎه و ﺣﮑﻤﺖﻫﺎ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ. روﯾﮑﺮد ﺑﻪ ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﺑﺮ اﺳﺎس روشﻫﺎی ﻋﻠﻤﯽ و ﻋﺎری از ﺗﺤﻤﯿﻞ ﻧﻈﺮ ﺑﺮ آن روز ﺑﻪ روز روﻧﻖ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﻣﯽﯾﺎﺑﺪ. اﻣﺎم ﻋﻠﯽ (ع) در ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﺑﺎ ﺗﻼش ﻓﮑﺮی و ﻋﻤﻠﯽ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺸﮑﻼت و ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﭘﺮداﺧﺘﻪ و ﺷﯿﻮهﻫﺎی ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ ﺧﻮب را ﻋﻤﻼ در ﺟﺎﻣﻌﻪ ﭘﯿﺎده ﻣﯽﮐﺮد. ﺗﺎ آﻧﺠﺎ ﮐﻪ در دوران ﺣﮑﻮﻣﺖ و ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ اﯾﺸﺎن ﻋﺪل و ﻋﺪاﻟﺖ ﺑﺮای ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﯾﮑﺴﺎن ﺑﺮﻗﺮار ﻣﯽﺷﺪ. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﺳﻮال اﺳﺖ ﮐﻪ ﯾﮏ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﺧﻮب ﭼﻪ وﯾﮋﮔﯽﻫﺎﯾﯽ از ﻣﻨﻈﺮ ﻧﻬﺞ اﻟﺒﻼﻏﻪ دارد و ﺗﻮﺻﯿﻪﻫﺎ و دﺳﺘﻮرات اﻣﺎم ﻋﻠﯽ(ع) در راﺑﻄﻪ ﺑﺎ آن ﭼﯿﺴﺖ. روش اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ و ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻣﺘﻌﺪد و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﺮﺧﯽ از ﯾﺎﻓﺘﻪﻫﺎی ﻋﻠﻤﯽ ﺑﻪ ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ و ﺣﮑﻤﺮاﻧﯽ اﺳﻼﻣﯽ از دﯾﺪﮔﺎه ﻧﻬﺞاﻟﺒﻼﻏﻪ ﻣﯽﭘﺮدازد.
خلاصه ماشینی:
ازآنجا که خطبه ها، نامه ها و سخنان حضرت از سيره ي ايشان براي اوضاع امت اسلامي و تحقق سعادت مطلوب براي آنان جدا نيست ؛ لذا نهج البلاغه شکل اسناد سياسي به خود گرفته که جهت گيريهاي حکومت اسلامي، روش هاي اداره کشور و نحوه ي برخورد با دشواريها را تبيين ميکند و در برگيرنده خط مشيهاي سياسي است که بايد در حکومت اسلامي از آنها پيروي کرد.
ازآنجا که خطبه ها، نامه ها و سخنان حضرت از سيره ي ايشان در دگرگوني اوضاع امت اسلامي و تحقق سعادت مطلوب براي آنان جدا نيست ؛ لذا نهج البلاغه شکل اسناد سياسي به خود گرفته که جهت گيريهاي حکومت اسلامي، روش هاي اداره کشور و نحوه ي برخورد با دشواري ها را تبيين ميکند و در برگيرنده خط مشيهاي سياسي است که بايد در حکومت اسلامي از آنها پيروي کرد.
بر اساس سندي که در سال ٢٠٠٦ از سوي بانک جهاني و توسط کافمن ، کراي و ماسترازي، ارائه شدحکمراني خوب داراي شش شاخص ميباشد که عبارتند از: *پاسخگويي و حق اظهار نظر * ثبات سياسي و نبود خشونت * اثربخشي دولت * کيفيت قوانين ، * حاکميت قانون * کنترل فساد ٢- حکمراني خوب از ديدگاه نهج البلاغه شايان ذکر است در نهج البلاغه از حاکم جامعه اسلامي، با عنوان ملک يا سلطان - که به معناي تملک يا سلطه گري است - ياد نشده است ، بلکه با کلماتي مانند امام پيشوا و رهبر و والي رو به رو هستيم .