چکیده:
پزشک هنگامی مسئول و مکلف به جبران خسارت وارده به بیمار شناخته میشود که تقصیر او به اثبات رسیده باشد. هدف اصلی این مقاله تحلیل تطبیقی مسئولیت مدنی پزشک در حقوق انگستان و آمریکا میباشد. تعهدات پزشک در حقوق انگلستان به دو بخش تقسیم میشود. یکی تعهد به درمان که مسئولیت پزشک در آن مبتنی بر تقصیر است و دیگری تعهد به ایمنی بیمار که پیشنهاد شده است، بدون احراز تقصیر، پزشک در قبال آن مسئول باشد. در نظام حقوقی آمریکا تعهدات پزشک طبق قانون اصلاح جبران صدمات پزشکی کالیفرنیا مصوب 2012 به دو بخش؛ تعهد به درمان که مسئولیت او در آن مبنی بر تقصیر است و دیگری تعهد به ایمنی بیمار است که بدون احراز تقصیر، پزشک در قبال بیمار مسئول میباشد. که این قاعده تا حدودی با مبنای اتخاذ شده در نظام حقوق آمریکا و حقوق کامنلا هماهنگی دارد. این در حالی است که در حقوق انگلستان، عمد و بیاحتیاطی دو موجـب مستقل برای دعاوی مسئولیت مدنی محسوب میشوند. در انگلستان برای آنکه بیاحتیاطی شخص، برای او مسئولیتی به بار بیاورد لازم است اولا: شخص وارد کننده زیان نسبت به زیاندیده تکلیفی برای رعایت احتیاط و مراقبت داشته باشد. ثانیا: با عملکردی غیرمتعارف، این تکلیف را نقض کند. ثالثا: از نقض تکلیف مذکور، خسارتی به زیاندیده وارد آید که در پژوهش پیشرو بدان پرداخته خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
٢-٣- ارکان و عناصر تحقق مسئولیت مدنی پزشک در حقوق آمریکا در ایالات متحده ، بیمار معمولا باید چهار عنصر یا الزامات قانونی را باید در مقام ادعای تقصیر پزشکی از وظایف و مسئولیت مدنی وی اثبات نماید؛ این عناصر عبارتند از: ١- وجود وظیفه قانونی مراقبت از بیمار برای پزشک ؛ ٢- نقض وظیفه قانونی مراقبت و درمان بیمار توسط پزشک معالج در پیروی از استانداردهای حرفه ای ؛ ٣- وجود یک رابطه علی بین ایراد صدمه و خسارت ناشی از نقض وظیفه قانونی ؛ ٤- وجود خسارات 3 وارده از آسیب بطوریکه سیستم حقوقی برای آن جبران خسارت تعیین کرده باشد (صفایی ، ١٣٩١).
نتیجه گیری به منظور حفظ شأن و منزلت ، رعایت تخصص و جلوگیری از اختلال در امور مردم در مسائل پزشکی در رسیدگی به دعاوی و تخلفات علیه شاغلان پزشکی ، مقنن موارد ذیل را لحاظ نموده ، با نگاهی به مباحث مطرح شده و تجزیه و تحلیل آن ، در راستای اهداف پژوهش ، نتایجی چند حاصل می شود که در ذیل به آن اشاره می شود: 1Peters, 2008 برای تحقق مسئولیت مدنی پزشک در هر دو کشور ارکانی برشمرده شده است که در هر دو نظام حقوقی یکسان می باشد و شامل سه رکن اساسی و حائز اهمیت می باشد: ١) خطای پزشکی یا وجود فعل زیانبار؛ ٢) ورود ضرر به بیمار (بیمار باید ثابت کند که پزشک با نقض وظیفه قانونی و یا قراردادی خود باعث ورود خسارت شده است )؛ ٣) رابطه سببیت بین نقض عهد (فعل زیانبار) و ضرر وارد شده به بیمار (یعنی باید یک سببیت عرفی بین فعل زیانبار پزشک و زیان وارد شده به بیمار وجود داشته باشد) که در حقوق کامن لا وجود عنصری دیگر نیز مورد بحث بوده و آن شامل قابل پیش بینی بودن ضرر، در کنار سه رکن دیگر برای تعهد به جبران خسارت لحاظ شده است .