چکیده:
کار انتقال دانش، از جمله اموری است که از نظر اهمیت، کمتر از تولید آن نیست. دانش تولید شده، چنانچه فاقد راههای مناسب برای انتقال باشد، راه زوال را خواهد پیمود. در اینجاست که نقش زبان در معنای عام کلمه، به عنوان واسطهای قدرتمند، ظاهر میگردد و این ظهور در حوزهی دانشهای مرتبط با علوم انسانی، نقش پررنگتری دارد. نوشته حاضر تلاش دارد تا با پرداختن به روش دانشنامهنویسی به عنوان یکی از روشهای انتقال دانش، آن را از جمله شیوههای مهم استحکامبخشی بنیانهای نوشتاری دانش بشمارد و از این رهگذر، دانشنامه فلسفه و سیاستگذاری عمومی را به عنوان شاهد مدعا مورد کندوکاو قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
نوشته حاضر تلاش دارد تا با پرداختن به روش دانشنامه نويسي به عنوان يکي از روش هاي انتقال دانش ، آن را از جمله شـيوه هاي مهم اسـتحکام بخشـي بنيان هاي نوشتاري دانش بشمارد و از اين رهگذر، دانشنامه فلسفه و سياستگذاري عمومي را به عنوان شاهد مدعا مورد کندوکاو قرار ميدهد.
اين کتاب ، چنان که از نامش برميآيد، دانشنامه اي است که در ٨ بخش و ٦١ فصل با ٨٣٦ صفحه ، بحث هاي مرتبط با فلسفه و سياستگذاري عمومي را به قلم شماري از نويسندگان در معرض ديد و مطالعه مخاطبان قرار ميدهد.
بخش پنجم کتاب با هفت فصل (٣٧-٣١) با عنوان عدالت و نابرابري به مباحثي در اين خصوص با تأکيد بر موضوعات اقتصادي از جمله ارزيابي اصول رقيب عدالت توزيعي، نوع برابريها، زندان هاي 3 - The Hand book of Philosophy and Public Policy خصوصي و وام هاي دانشجويي ميپردازد.
اما آيا در اين ميان ، فلسفه ميتواند از چنان جايگاهي برخوردار باشد که قرين نام رشته سياستگذاري عمومي بر روي جلد نوشته اي دانشنامه اي باشد؟ پاسخ به اين پرسش با مطالعه فصول مختلف اين کتاب ، به تدريج بر خواننده ، آشکار ميگردد.
از ديگر شيوه هايي که ضمن آن ، فلسفه در اين کتاب در بحث هاي سياستگذاري عمومي مشارکت مينمايد، پيش کشيدن يک نظريه کلي و سپس تلاش براي انتزاع يک نتيجه گيري درباره يک موضوع سياستي خاص است .
فرجام سخن کتاب دانشنامه فلسفه و سياستگذاري عمومي از جمله نوشته هاي دانشنامه اي است که دو رويکرد عمده را همزمان در بيان و تحليل مسائل موردنظر خود به کار گرفته است .