چکیده:
این مقاله در صدد پاسخ به این پرسش است که الگوی انسان اقتصادی با تکیه بر آموزههای اسلامی چگونه قابل ترسیم است؟ تعریف این الگو چیست؟ مهمترین عنصر یا عناصر این تعریف کدامند؟ فرضیهای که مقاله به دنبال اثبات آن میباشد این است که مهمترین قاعده رفتاری در الگوی انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام، «بیشینهسازی بهرهمندیهای مادی، معنوی و آخرتی با بهترین ترکیب» میباشد. ابعاد سهگانه وجودی (مادی، معنوی و اخروی) و (مطلقگرایی و لذتپذیری به عنوان دو امر از امور فطری) از مبانی انسانشناسی قرآن کریم هستند که در شکلگیری این الگو نقش بسزایی دارند؛ همچنین نشان داده شده است که چگونه این الگو در تحلیل رفتارهای اقتصادی در سه گستره مصرف، تولید و توزیع تاثیرگذار میباشد.
در این مقاله تلاش شده از روش مطالعه تطبیقی استفاده شود و اقتصاد کلاسیک نیز مورد بررسی قرار گیرد. به لحاظ تفسیری نیز روش تحلیلی ـ عقلی اتخاذ شده است. الگوی انسان اقتصادی، ایده جدیدی است که در مطالعات گذشته اقتصاد اسلامی کمتر به آن پرداخته شده است.
خلاصه ماشینی:
ابعاد سه گانه وجودي (مادي، معنوي و اخروي) و (مطلق گرايي و لذت پذيري به عنوان دو امر از امور فطري) از مباني انسان شناسي قرآن کريم هستند که در شکل گيري اين الگو نقش بسزايي دارند؛ همچنين نشان داده شده است که چگونه اين الگو در تحليل رفتارهاي اقتصادي در سه گستره مصرف ، توليد و توزيع تأثيرگذار ميباشد.
به همين خاطر بايد توجه داشت که اگرچه از آموزه هاي اسلامي در ترسيم اين الگو استفاده ميشود، ولي هدف ، ارائه الگويي که اختصاص به مسلمانان داشته باشد، نيست ؛ بلکه هدف ، الگويي است که بتواند رفتارهاي اقتصادي تمامي انسان ها را پوشش دهد؛ اگرچه شامل مسلمانان نيز ميشود.
اين سير نزولي طبيعت گرايي در الگوي انسان اقتصادي غرب با محدودشدن به منفعت مادي به خوبي مشهود است ؛ اما مباني انسان شناسي اسلامي فطرت را به صورت مهم ترين ويژگي مشترک به گونه اي مطرح کرده اند که نقش اختيار و آگاهي در آن نمايان تر است ؛ زيرا ويژگي مهم امور مشترک بين انسان ها در فرهنگ اسلامي، دوسويه بودن امور فطري است .
ازآنجاکه براي حيوان امکان آگاهي به امر مطلق وجود ندارد، کمال گرايي وي به مرتبه گرايش به مطلق نميرسد؛ اما انسان با برخورداري از امکان تصور مطلق ميتواند به آن گرايش داشته باشد؛ بنابراين مطلق گرايي که از آن ميتوان به صورت گرايش به بيشترين کمال ياد کرد و تحقق آن را بر رفتار «بيشينه سازي » متکي دانست ، از امور مشترک انسان هاست ؛ اما آنچه سبب اختلاف شديد بين انسان ها ميشود مصداقي است که ممکن است براي اين امر مطلق در نظر گرفته شود.