چکیده:
نظم از نظر عبدالقاهر جرجانی عبارت است از پیوستگی کلمات به یکدیگر که بر اساس معانی و احکام و وجوه نحوی موجود در آنها به دست میآید. او دربارۀ قرآن معتقد است که اعجاز آن بر اساس نظم ناشی از تقدیم، تأخیر، ذکر و حذف، قصر و فصل، وصل، تعریف و تنکیر و... است. ما در این مقاله سعی میکنیم بر اساس نظریۀ نظم و با روش توصیفی - تحلیلی- تطبیقی، تأثیر به هم پیوستگی کلمات در خلق تصویر حاصل از استعاره در جمله «اشتعل الرأس شیبًا» از آیۀ 4 سورۀ مریم را بیانکنیم. زیبایی استعارۀ موجود بنا بر قول عبدالقاهر جرجانی ناشی از عواملی همانند اسناد «اشتعال» به «الرأس»، نکره آمدن «شیباً» و مؤخّر شدن آن یا آمدن «الـ» بر سر «رأس» است. از هماهنگی عوامل بالاو با انتخاب درست مشبهٌبه استعارهای با بیش از 10 جامع به وجود آمده است که تصویری کامل را پدید آورده است که بلاغیون، این استعاره را از زیباترین و نیکوترین استعارهها برشمردهاند.
خلاصه ماشینی:
اگر مشبه به درست و همه جانبه انتخاب نشود، استعاره اي ضعيف شکل ميگيرد که اشکالات زيادي ميتوان بر آن گرفت ؛ مثلا در اين جمله از آيه اگر فقط ، درخشش و انتشار، مورد نظر بود، ميتوانستيم خورشيد را به عنوان مشبه به در نظر بگيريم ؛ يعني «تلالؤ شيب الرأس کضوء الشمس » يا «انتشار شيب الرأس کضوء الشمس »؛ ولي چون معاني ديگر مثل حسرت و درد و سوزاندن و سرعت انتشار و عواقب زيان بار آن نيز مورد نظر بود، به همين دليل اشتعل را که از لوازم آتش است ، آورده تا آتش به عنوان مشبه به در نظر گرفته شود.
نتيجه گيري با تأمل در جملۀ «اشتعل الرأس شيبا» از آيۀ ٤ سورة مريم ، به اين نتيجه ميرسيم که ترکيب درست کلمات در جمله ، انتخاب هدفمند جايگاه کلمات به منظور اداي بهتر مقصود، ارتباط معنوي کلمات با يکديگر و نوع انتخاب مستعار منه (آتش ) و تناسب به کارگيري اين تصوير با حال حضرت زکريا (ع ) و نيز تناسب لحن و تصوير، باعث ايجاد چنين تصوير زيبايي شده است ؛ به طوري که اگر جامع ، چيزي جز آتش ، مثل خورشيد بود يا اسناد اشتعال به رأس نبود، استعاره ناقص ميشد؛ چون با ويژگي آتش که منتشر شدن و فراگير شدن است ، منافات دارد.