چکیده:
از دیرباز دین و اخلاق دو عنصر مهم و اساسی در زندگی آدمی تلقی شدهاند و نسبت بین این دو نیز، همیشه مسئلۀ بحثبرانگیزی بوده و هست. از اینرو مسئلۀ اصلی و عمدۀ این مقاله نیز بر محور این مسئلۀ اساسی استوار است و برآنیم که دیدگاه وینرایت در زمینۀ این پرسش را بررسی کنیم. در همین زمینه نظر وی را دربارۀ نظریۀ اخلاقی کانت، بهویژه نظر کانت در خصوص خودآیینی بیان و بررسی خواهد شد و سپس ارزیابی وینرایت در باب دلایل له و علیه نظریۀ امر الهی را شرح خواهیم داد. سپس روشن میشود که از دیدگاه وینرایت نقدهای وارد بر نظریۀ امر الهی را میتوان پاسخ داد و دلایل بسیاری در دفاع از نظریۀ امر الهی وجود دارد. در نهایت وینرایت از طریق مقایسۀ نظریۀ امر الهی با سایر نظریههای موجود در باب تبیین رابطۀ دین اخلاق و مسائل اخلاقی، به این نتیجه میرسد که نظریۀ امر الهی با وجود کاستیهایش، در حال حاضر بهترین نظریه برای تبیین مسائل اخلاقی است. بهطور کلی چنین بهنظر میرسد که نظریۀ امر الهی نسبت سایر نظریات اخلاقی، از عینیت بیشتری برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
در نهايت وين رايت از طريق مقايسۀ نظريۀ امر الهي با ساير نظريه هاي موجود در باب تبيين رابطۀ دين اخلاق و مسائل اخلاقي، به اين نتيجه ميرسـد کـه نظريـۀ امـر الهي با وجود کاستيهايش ، در حال حاضر بهترين نظريه براي تبيين مسائل اخلاقي است .
در خصوص دور بودن آن ، موضوع چنين اسـت که به اين دليل اخذ و اشتقاق اخلاق از ارادة الهي دور مي شود که اگرچه اخلاق از امر الهي اخذ شده است ، خود ارادة الهي اخلاقا مورد اعتماد اسـت چـون و فقـط چـون ارادة الهـي اصول اخلاقي عقل عملي محض را بيان مي کند و نامتجانس است ، زيرا نظـام اخلاقـي کـه مبتني بر ارادة الهي است ، مستقيما با اخـلاق در تقابـل خواهـد بـود ( :٢٠٠٥ ,Wainwright ١١٧).
اگرچه وين رايت به ناسازگاري ديدگاه اخلاقي کانت با نظريۀ امر الهي معتقـد بـوده ، بـا اين ديدگاه کانت موافق است که در حالي که ما شايد وظيفه اي بـراي اصـل موضـوع قـرار دادن خدا و جاودانگي نفس نداريم ، ما (اخلاقا) نياز داريم که چنين کنيم ، چـون تنهـا آنهـا براي ما امکان کمال اخلاقي و خير اعلي را معقول مـي کننـد و فهـم معقوليـت آنهـا منشـأ اخلاق است (٢٧ :٢٠٠٥ ,Wainwright).
با وابسته کردن حقايق اخلاقي بر ارادة خدا، نظريـۀ امـر الهي به طور مؤثر از حاکميت او دفاع و حمايت مي کند و اين موضوع ملاحظـاتي مهـم بـه نفع آن است (١٢٧ - ١٢٦ :٢٠٠٥ ,Wainwright)؛ 1 ب ) استناد و تکيه به سيطرة الهي وين رايت پس از بررسي دلايل گوناگون براي اثبات نظريۀ امر الهي اذعان مي کند که هيچ يـک از استدلال هاي بررسي شده حتمي و قطعي نيستند.