چکیده:
پیشنهاد تغییر نظام مشروطة سلطنتی به جمهوری در 2031ش که به اشارة انگلیس، برای جبران منافع از دسترفتة قرارداد لغو شدة 2121توسّط سردار سپه و هوادارانش مطرح گردید؛ با وجود صرف هزینهها و هیاهوی فراواندر فرجام خود به توفیقی نرسید. دیدگاه منعکس شدة میرزادة عشقی، ملک الشّعرای بهار، سیّد اشرف الدّین گیلانی وعارف قزوینی در مورد این موضوع، نمودی از بازتاب نظر روشنفکران و عامّة مردم محسوب میگردد. با تحلیل اشعاراین چهارتن آشکار شد عشقی و بهار با جدّیّت با جمهوریت مخالفت ورزیدند و سید اشرف الدّین گیلانی هم بالحنی طنزآمیز با آنان همراهی کرد اما عارف وقوع این ایده را برای کشور سودمند تشخیص داده، به تبلیغ آن پرداخت.دقّت بر نحوة انعکاس جمهوری بر سرودههای این شاعران، علاوه بر مروری تاریخی و واقعه نگارانه به ما کمکمیکند تا به ریشه یابی، علل طرح، کنشهای فراوان برای به کرسی نشاندن و دلایل شکست جمهوریت، بهتر واقفشویم. در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، اشعار این چهار شاعر در مورد جمهوری رضاخانی مورد دقّت قرارگرفته است و ضمن مقایسه آنها با یکدیگر و همچنین با منابع تاریخی مرتبط، دلایل مخالفت یا موافقتشان بیان گردیدهو نشان داده شده که رویدادهای بزرگ سیاسی اگر در ظرف زمانی مناسب واقع نشود با توفیق همراه نمیشود وهمچنین ذکر مولّفههای تاثیرگذار بر یک مساله تاریخی مهمّ بدون مراجعه به آثار ادبی همزمان با آن نمیتواند موردوثوق کامل باشد. این اشعار از جمله شعراستنادهای تاریخی محسوب میشود که ارزش تاریخی آن بسیار قابل تامّل است
خلاصه ماشینی:
در این مقاله با روش تحلیلی- توصیفی، اشعار این چهار شاعر در مورد جمهوری رضاخانی مورد دقت قرار گرفته است و ضمن مقایسه آنها با یکدیگر و همچنین با منابع تاریخی مرتبط ، دلایل مخالفت یا موافقتشان بیان گردیده و نشان داده شده که رویدادهای بزرگ سیاسی اگر در ظرف زمانی مناسب واقع نشود با توفیق همراه نمیشود و همچنین ذکر مؤلفه های تأثیرگذار بر یک مسأله تاریخی مهم بدون مراجعه به آثار ادبی همزمان با آن نمیتواند مورد وثوق کامل باشد.
در شعر "باور مکن " هم به واقعۀ آمدن سردار سپه به مجلس و کتک زدن مردم معترض اشاره میکند و در آخر به انصراف اجباری رضاخان از جمهوری و خیال تغییر قانون اساسی میپردازد: صحبت جمهوریت از بین رفت غصه مخور، این نیت ، از بین رفت فرقۀ بی تربــــیت از بین رفت خاطر آســوده مکــــــدر مکن (همان : ٤٢٩-٤٣٥) او حتی در غزلیات خود که باید جلوه گاه من فردی و غنایی شاعر باشد به عشق خود نسبت به وطن میپردازد و بر بعضی وکلای خودفروخته میتازد که : گر که جمهوری و این اوضاع سر گیرد یقین هیچ آزادی طلب بر ضد استبداد نیست (همان : ٤٨٩) سرودة دیگری که به اعتقاد بسیاری با همراهی ملک الشعرا در مخالفت با جمهوری ساخته شده قطعۀ منظوم "جمهوری نامه " است که در دیوان بهار آمده و بسیاری از جمله استاد محمد علی سپانلو معتقدند این شعر را دو شاعر با همراهی هم ساخته اند و در روزنامه قرن بیستم عشقی منتشر کرده اند.