چکیده:
هدف: هدف پژوهش تعیین اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر بهبود سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی و کفایت اجتماعی دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی، با گروه گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه و جامعه آماری کلیه دانشآموزان دختر و پسر پایه سوم تا ششم دوره ابتدایی دچار انواع ناتوانی یادگیری مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش بوشهر به تعداد 497 نفر در سال تحصیلی 97-1396 بود. از میان آنها به روش نمونهگیری در دسترس ابتدا 148 نفر که ویژگیهای لازم را داشتند؛ فهرست و سپس 40 نفر انتخاب و در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری سینها و سینگ 1993، مقیاس کفایت اجتماعی فلنر و لیس و فیلیپس 1990 بود که در سه مرحله در هر دو گروه و برنامه آموزشی تنظیم هیجان آلن، مکهاگ و بارلو 2009 بود که طی 8 جلسه 5/1 ساعته، یکبار در هفته در گروه آزمایش اجرا و دادهها با استفاده از تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر تحلیل شد. یافتهها: نتایج نشان داد؛ آموزش تنظیم هیجان بر بهبود سازگاری اجتماعی (۲18/4 =F، ۰25/0 =P)، سازگاری تحصیلی (802/5 =F، ۰02/0 =P)، سازگاری هیجانی (472/5 =F، 036/0 =P) و کفایت اجتماعی (463/5 =F، 015/0 =P) دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری اثر داشته و این تاثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار مانده است. نتیجهگیری: از آنجا که آموزش تنظیم هیجان سبب ارتقاء تعامل فرد با همسالها، افزایش آگاهی، پذیرش و ابراز هیجانهای او میشود؛ میتوان از آن بهعنوان روش مداخلهای موثری برای بهبود سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی و کفایت اجتماعی دانشآموزان دچار انواع ناتوانی یادگیری و نیز دچار ناتوانیهای مشابه استفاده کرد
خلاصه ماشینی:
نتیجهگیری: از آنجا که آموزش تنظیم هیجان سبب ارتقاء تعامل فرد با همسالها، افزایش آگاهی، پذیرش و ابراز هیجانهای او میشود؛ میتوان از آن بهعنوان روش مداخلهای مؤثری برای بهبود سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی و کفایت اجتماعی دانشآموزان دچار انواع ناتوانی یادگیری و نیز دچار ناتوانیهای مشابه استفاده کرد .
نتایج پژوهشها نشان داده است که کودکان و نوجوانان دچار ناتوانی یادگیری دارای اختلالهای خلقی و افسردگی (گرین، ۲۰۱۸؛ گولیانی و جکومتز، 2017)، اختلال در پردازش اطلاعات اجتماعی (مرازیک، نایدو، بورزا، کوبیتویچ و شرگیل، ۲۰۱۹) و مشکلات سازگاری هستند (چمبریر و زسیگر، 2018؛ فلوید و السن، ۲۰۱۷؛ ساندر و نایت، 2017) و در مهارتهای بین فردی (پرلماتر و همکاران، 2017)، تعاملات اجتماعی و تواناییهای اجتماعی ضعف دارند (سلیمانی، زاهد بابلان، فرزانه و ستوده، 1390) و سطوح بالایی از طرد اجتماعی و تنهایی را تجربه میکنند (یوتیودینگ Learning Disability (LD) و ویلد، ۲۰۱۹).
(به تصویر صفحه روجوع شود ) در جدول ۶ مقایسه آزمون تعقیبی بنفرونی حاکی از تفاوت معنادار میانگینهای گروه تنظیم هیجان در سه زمان پیش آزمون با پس آزمون و پیش آزمون با پیگیری است که نشاندهنده تأثیر مثبت مداخله بر مؤلفههای سازگاری و نیز افزایش کفایت اجتماعی در دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری گروه آزمایش و ماندگاری این تأثیر در مرحله پیگیری است؛ درحالیکه در گروه گواه، این تفاوتها معنادار نیست.
همچنین با توجه به اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری اجتماعی، هیجانی و تحصیلی و کفایت اجتماعی دانشآموزان دچار ناتوانی یادگیری، پیشنهاد میشود که از این رویکرد مؤثر در مراکز درمان ناتوانیهای یادگیری استفاده شود.