خلاصه ماشینی:
سعدی بزرگ مردی است که در نشیمن عزلت خویش روح سخن را چنان میپرورد که باد خزان را بر آن دست تطاول نمیباشد و گردش زمان عیش ربیعش را به طیش خریف مبدل نمیسازد، چرا که پیوسته بر این باور است که «هرچه نپاید، دلبستگی را نشاید» و از این روی برای نزهت ناظران و فسحت حاضران «گلستان» را در حسن معاشرت و آداب محاورت در لباسی که متکلمان را به کار آید و مترسلان را بلاغت بیافزاید، تصنیف میکند.
شیخ بزرگ پیوسته به انسان عشق میورزد و همین عشق است که او را در جهان پر آوازه میسازد به گونهای که بازتاب افق اندیشهاش، بنیآدم را اعضای یکدیگر میداند و همگان را در آفرینش زیک گوهر و چنین است که جهانگیر میشود.
برآنیم تا در هر دفتر با یاری اندیشمندان سعدیپژوه به گونهای درخور و ویژه به بخشی از زندگی و آثار شیخ بپردازیم تا در هر فصل، دفتر ما پربارتر و پویاتر، شور و نشاط سعدیشناسی را دامن زند.