چکیده:
در این مقاله ضمن برشمردن معنای جدل که از زمانهای باستان شیوة اصلی درس و بحث در مدرسه و سایر محافل عملی بوده و گویا نخستین بار در یونان قدیم مورد استفاده قرار گرفته، به حکایتی از باب چهارم بوستان میپردازد که در آن فقیهی کهن جامه، به محفلی وارد میشود و به جدل میان دیگر فقیهان گوش میسپارد و در نهایت خود با اقتدار علمی، به رفع مشکل برمیآید. نویسنده کوشیده است تا نخست، در باب این جدل و در ادامه به موضوع تواضع و تناسب آن با این حکایت بپردازد. و با نگاهی به حکایت جدال سعدی با مدعی در گلستان ویژگیهای این جدلهای سعدی را برشمارد.
خلاصه ماشینی:
جدلهای سعدی 1 دکتر محمدعلی همایون کاتوزیان چکیده: در این مقاله ضمن برشمردن معنای جدل که از زمانهای باستان شیوة اصلی درس و بحث در مدرسه و سایر محافل عملی بوده و گویا نخستین بار در یونان قدیم مورد استفاده قرار گرفته، به حکایتی از باب چهارم بوستان میپردازد که در آن فقیهی کهن جامه، به محفلی وارد میشود و به جدل میان دیگر فقیهان گوش میسپارد و در نهایت خود با اقتدار علمی، به رفع مشکل برمیآید.
حکایتی است در تواضع و در باب تواضع، چنانکه گفتیم، اما به آخرش که میرسیم معلوم میشود که مرد تنگدست دانشمند فروتن با عزت اهل آخرت، خود شیخ بزرگوار، مؤلف داستان بوده: یکی گفت از این نوع شیرین نفس* در این شهر سعدی شناسیم و بس* البته، چنانکه رفت، مراد از تواضع، در این داستان، همان معنای اجتماعی است که از آن برمیآید و نیز البته، خودستایی در میان شاعران قدیم ـ و نه چندان قدیم ـ از جمله سعدی و حافظ معمول و مرسوم و مقبول بوده، چندان که اصلا عنوان یکی از مقولات بدیع شعر فارسی «فخریات» است، ولی با همة این توضیحات و معاذیر باز هم خودستایی این داستان خالی از طنزینه نیست.
این نکته ضمنا به بحث ما دربارة حکایت جدل سعدی در گلستان نیز مربوط میشود که خواهیم دید، ولی فراتر از آن، بد نیست به کل مسئلة حکایات سعدی دربارة زندگی و رفت و آمد خود نیز ـ که ظاهرا سبب معضلات بزرگ شده است ـ اشارهای کرده باشیم.