چکیده:
بررسی سلسلهمراتب نیازهای مزلو در گلستان سعدی
دکتر علیرضا نبیلو, دانشگاه قم
احمد آصف؛ دانشگاه اصفهان
جکدده:
سعدی» از واقعگراترین شعرا و نویسندگان زبان و ادب فارسی است. به خصوص
در گلستان که بهترین جلوهگاه واقعنگریهای اوست هیچگاه جانب واقعیت را رها
نمیکند و سعی میکند عملیترین راهها را برای حل مشکلات و نیازهای اساسی
بشر ارایه دهد. او در گلستان یکی از واقمگراترین معلمان اخلاق عملی شناخته
میشود. از سویی دیگرء مزلو را بانی رویکرد انسانگرایی در روانشناسی
میشناسیم. سعدی هم در مقام یک معلم اخلاق انسانگراء با مزلو در زمینه
پرداختن به نیازهای اساسی بشر اشتراکات زیادی دارد. در این مقاله سعی شده
است تا علاوه بر.ترسیم تقاط اشتراگ ی شوریهای آنها در پبرداختن به
نیازهای اساسی بشرء اهمیت این نیازها را با تکیه بر گلستان و هرم نیازهای
اساسی مزلو تبیین نماییم. سعدی در بیشتر کلیات و حتی جزییات و میزان اهمییت
تفاوت بنیادی در نیازهای اساسی چهارگانه مشاهده میشود. این نیاز مقدر را
تحت عنوان قابلیت, به قاعده هرم نیازهای اساسی سعدی میافزاییم.
خلاصه ماشینی:
به این ترتیب در این مدل تحلیلی، سعدی را در جایگاه منتقد اجتماعی و نظریهپردازی خیراندیش میپذیریم که خود در رأس هرم خودشکوفایی ایستاده است و برای عموم مردم، نسخۀ فراگیر و عملی غلبه بر نیازهای اساسی و رسیدن به رشد و خودشکوفایی میپیچد.
مانند «بررسی نمودهای خودشکوفایی در مثنوی با روانشناسی انسانگرایانۀ آبراهام مزلو» (ظهیریناو و همکاران، 1387: 124ـ91) و «بررسی ادراک واقعیت و پذیرش خود و دیگران در غزلیات حافظ بر اساس نظریۀ خودشکوفایی مزلو» (باقری خلیلی و محرابیکالی، 1390: 18ـ1)؛ اما تا به امروز اثری علمی و مستقل با تأکید بر پنج نیاز اساسی شناخته شدۀ مزلو نه فقط در رابطه با گلستان بلکه در تمام آثار ادبی فارسی نمیشناسیم.
به این ترتیب، فارغ از آنچه تحت معنای قناعت در گلستان میگنجد، منشأ افعال را باید در بنمایۀ افکار و آرای افراد جستجو کرد: کسی به دیدۀ انکار اگر نگاه کند نشان صورت یوسف دهد به ناخوبی وگر به چشم ارادت نگه کنی در دیو فرشتهایت نماید به چشم کرّوبی (سعدی، 1387: 133) از طرفی قبول خویشتن به این عنوان که همین اندازه برای وضعیت موجود کافی است، همان پذیرش خود یا خویشتنپذیری است ـ البته با گسترۀ محدودتر و جزییترـ که مزلو بعدها آن را یکی از پانزده ویژگی افراد خودشکوفا برشمرد3.
در پایان نیز به صورت آماری میزان نزدیکی آرای سعدی و مزلو در اهمیت و ضرورت تحقق نیازهای اساسی چهارگانه برای رسیدن به خودشکوفایی که کمال مطلوب هر دو است نمایان میگردد.