چکیده:
برخلاف دیدگاه جمهور اهل سنت و بزرگانی از سلفیه، همچون ابنتیمیه و ابنقیم در اثبات شنوایی اموات، سلفیون معاصر چنین عقیدهای ندارند و اساسا منکر مسئله «سماع الموتی» در غیر موارد منصوص صحیح روایی شدهاند. دلیل اصلی آنان بر این اعتقاد، توجه به ظواهر برخی آیات، ازجمله آیات: انّک لا تسمع الموتیٰ و وما انت بمسمع مّن فی القبور است که «ناصرالدین البانی» بیشترین تاثیر را در این رویکرد داشته است.
تبیین البانی در اثبات شنوا نبودن اموات از این آیات، مبتنی بر اختیار ناشنوایی به عنوان وجه شبه در تشبیه کفار به اموات بوده و این در حالی است که از دیدگاه جمهور اهل سنت، وجه شبه در چنین تشبیهی، بهرهنبردن آنان از دعوت انبیاء است، نه مطلق شنوا نبودن.
خلاصه ماشینی:
این آیات در سه موضع از قرآن کریم، با سیاقی واحد آمده که ما به بررسی آنها میپردازیم: دلیل اول منکرین: استدلال به آیه (إنک لا تسمع الموتی( قرآن کریم درباره ناشنوایی اموات میفرماید: (إنک لا تسمع الموتیٰ ولا تسمع الصم الدعاء إذا ولوا مدبرین * وما أنت بهادی العمی عن ضلالتهم إن تسمع إلا من یؤمن بآیاتنا فهم مسلمون(؛ 1 البته تو مردگان را شنوا نمیگردانی، و این ندا را به گوش کران (چون پشت بگردانند) نمیتوانی بشنوانی، و راهبر کوران [و بازگرداننده] از گمراهیشان نیستی.
این گروه در جمع میان ادله روایی که نص در مسئله شنوایی اموات بوده و بین ظواهر برخی از آیات قرآن که این امر را نفی کرده، ظواهر آیات را تأویل نموده و وجه جمعی میان آیات و روایت بیان کردهاند که این وجوه عبارتند از: پاسخ اول: آیه بیانگر نفی سماع سودمند است مفسرین اهل سنت در تبیین این آیات، «موتی» و «من فی القبور» را به سبب قراین موجود در کلام وحی، حمل بر معنای مجازی آن نموده و معتقدند مراد از «موتی» و «من فی القبور» در این آیات، کفار میباشد؛ چنانکه ابنقتیبة(م276هـ)، 2 طبری(م310هـ)، 3 خطابی(م388هـ)، 4 سمعانی(م489هـ)، 5 زمخشری(م538هـ)، 6 قرطبی(م671هـ)، 7 بیضاوی(م685هـ)، 8 ابنکثیر(م774هـ)، 9 ابنحجر(م852هـ)، 10 سیوطی(م911هـ)، 11 شنقیطی(م1393هـ)، 12 ابنعثیمین(م1421هـ) 13 و دیگران بدین امر تصریح کردهاند.