چکیده:
دههی هشتاد دوران تغییرات اساسی در گفتمانهای قدرت حاکم در ایران است. رقابت دو گفتمان اصلاحطلب و اصولگرا باعث ایجاد شکاف در هژمونی حاکم شد و این امکان را برای افراد جامعه به وجود آورد تا نگاهی نو به نقشها و وظایف خود در جامعه بیندازند و به بازتعریف هویت فردی خویش بپردازند. یکی از گروههای اجتماعی که اثرات این تغییرات سیاسی و اجتماعی حاکم را در آنها میتوان بررسی کرد، نویسندگان زن هستند. در این مقاله 6 داستان از سه نویسندهی زن مطرح دههی هشتاد (شیوا ارسطویی، زویا پیرزاد و فریبا وفی) بارویکرد تحلیل انتقادی گفتمان بررسی شدهاست. نتایج حاصل از این بررسی نشان میدهد که دگرگونی در گفتمانهای قدرت و جنسیت حاکم در نحوهی کاربرد زاویهی دید، شیوهی روایت و موضوع این داستانها تاثیر مستقیم داشتهاست. استفاده از زاویهی دید اول شخص و راوی زن نشان از صدادار شدن قشر بزرگی از جامعه دارد که تا پیش از این از رسانهای برای صحبت از خواستههایشان محروم بودند. زنان با پرداختن به موضوعاتی پیرامون مسائل و دغدغههای زنان طبقات مختلف جامعه و استفاده از روایتهای خطی و سرراست، هم به آگاهی بخشی جامعه از شرایط و نیازهای این اقلیت جنسیتی دست میزنند و هم مخاطبان بیشتری را جذب نوشتههای خود میکنند. در مقابل، همانطور که تغییر گفتمانهای حاکم تاثیر مستقیمی بر آثار نویسندگان زن داشتهاست، آنان نیز از نوشتن به عنوان کنشی اجتماعی و ابزاری برای اعمال قدرت استفاده میکنند تا با نقد کلیشههای جنسیتی موجود، به تغییر تدریجی گفتمانهای قدرت و جنسیت زمان خود بپردازند.
خلاصه ماشینی:
در مقاله ی «بازنمود هویت زنانه در مجموعه داستان حتی وقتی می خندیم فریبا وفی با رویکرد تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف » (٢٠١٦) نویسنده از الگوی سه وجهی فرکلاف برای تحلیل متن استفاده کرده و به این نتیجه رسیده است که تاثیر نظریات فمنیستی اندیشمندانی چون وولف و دوبوار در این آثار بسیار مشهود است اما با وجود اینکه شخصیت های زن داستان در ظاهر از قید و بندهای جامعه ی سنتی رها شده اند اما در واقع از نظر روحی و اجتماعی هنوز تحت سلطه ی نظام مردسالار هستند و هویتشان در گرو حضور یک مرد مانند شوهر، برادر و نظیر آن است .
یافته ها پیش از ورود به بحث اصلی و تحلیل متون ، نخست لازم است تا شرایط اجتماعی- سیاسی - فرهنگی دهه ی هشتاد که عامل شکل گیری گفتمان های قدرت و جنسیت در این دهه است ، مورد بررسی قرار بگیرد.
تغییرات سیاسی و اجتماعی یاد شده در دهه های هفتاد و هشتاد، این امکان را به زنان داده است تا برای جایگاه خود در جامعه ای برابر دست به مبارزه بزنند.
بحث و نتیجه گیری این مقاله در پی آن است تا به تحلیل انتقادی گفتمان های قدرت و جنسیت در ٦ داستان از سه نویسنده ی زن موفق دهه ی هشتاد (ارسطویی، پیرزاد و وفی) بپردازد.
The Representation of Female Identity in the Collection of Short stories “Even When We Laugh” by Fariba Vafi According to Fairclough’s Discourse Analysis.
The Second Gender as a Theoretical Foundation for Feminist Critical Discourse Analysis.