چکیده:
حاکمیت طالبان در افغانستان منشأ چالشهای ایدئولوژیک، سیاسی و امنیتی بسیاری برای ایران بوده است؛ بنابراین ایران در پی سقوط طالبان فرصتهای متنوعی را در عرصۀ سیاست خارجی بهدست میآورد. این فرصت در 7 اکتبر 2001 بهدنبال حملۀ آمریکا به افغانستان بهدست آمد. حکومتی ارتجاعی و مستبد در افغانستان سقوط کرد و اقوام و مذهبهای مختلف این کشور امکان مشارکت در حیات سیاسی- اجتماعی را یافتند. طالبان که از اصلیترین تهدیدهای فراروی ایران بود، از صحنۀ سیاسی افغانستان حذف شد و ایران اکنون میتوانست به برقراری روابط با دولت این کشور و نفوذ در میان مردم آن اقدام کند. سیاست جدید ایران را میتوان در مقیاس قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) تحلیل کرد. از سوی دیگر، حضور نیروهای غربی در قالب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در افغانستان تهدیدهایی را متوجه ایران کرد. این نوشتار بر آن است که ضمن بررسی پیشینۀ روابط ایران و افغانستان در دوران طالبان، قدرت و نفوذ ایران پس از اشغال این کشور توسط نظامیان غربی را تشریح کند. پرسش اصلی نوشتار این است که تهاجم آمریکا به افغانستان چه فرصتها و چالشهایی را از دیدگاه قدرت هوشمند برای سیاست خارجی ایران پدید آورده است؟ فرضیۀ نیز چنین است که با توجه به پیشینۀ مشترک تاریخی، دینی و فرهنگی، افغانستان بهسوی ایران گرایش پیدا کرد؛ اما پس از چند سال چالشهای نوینی در روابط دوطرف پدید آمد که دراین نوشتار به آن میپردازیم.
خلاصه ماشینی:
تحليل قدرت هوشمند ايران در افغانستان پس از تهاجم آمريکا به اين کشور هادي طلوعي * دکتراي علوم سياسي، دانشگاه تربيت مدرس محمد شفيعيفر استاديار علوم سياسي، دانشگاه تهران (تاريخ دريافت : ١٣٩٤/٠٧/٢٨ - تاريخ تصويب : ١٣٩٧/٠٧/٠١) چکيده حاکميت طالبان در افغانستان منشأ چالش هاي ايدئولوژيک ، سياسي و امنيتي بسياري بـراي ايـران بـوده است ؛ بنابراين ايران در پي سقوط طالبان فرصت هاي متنوعي را در عرصۀ سياسـت خـارجي بـه دسـت ميآورد.
پرسش اصلي نوشتار اين است که تهاجم آمريکا به افغانستان چه فرصـت هـا و چـالش هـايي را از ديدگاه قدرت هوشمند براي سياست خارجي ايران پديد آورده است ؟ فرضيۀ نيـز چنـين اسـت کـه بـا توجه به پيشينۀ مشترک تاريخي، ديني و فرهنگي، افغانستان به سوي ايران گرايش پيدا کرد؛ امـا پـس از چند سال چالش هاي نويني در روابط دوطرف پديد آمد که دراين نوشتار به آن ميپردازيم .
بدين ترتيب ، افغانستان قرباني موقعيت ژئوپليتيکي خود شد تا آمريکا به هـدف هـايش دربـارة تسلط بر کشورهاي آسيايي و مسيرهاي انتقال انرژي دست يابد؛ اما واقعيت بـه گونـه اي ديگـر پيش رفت ؛ پيروزي اوليۀ نيروهاي ائتلاف ديري نپاييد و با تلاش هاي طالبان و ديگر گـروه هـاي شورشي براي مبـارزه بـا اشـغالگران و سـرنگوني حکومـت جديـد، افغانسـتان عرصـۀ جنگـي فرسايشي بين دوطرف شد )٧ :٢٠٠٨ ,Jones(.
ايران به لحاظ سياست خارجي خويش ، در گذشـته تنش هايي با برخي از کشورهاي خاورميانه داشت و بر اثر حضور نظامي آمريکا و هم پيمانـانش در افغانستان و گسترش ائتلاف هاي منطقه اي بر ضد ايـران ، ايـن تـنش هـا افـزايش مـي يافـت )١٩٧ :٢٠١١ ,Faraji Rad and Others(.