چکیده:
گونهای از سفال دوره ایلام بهرنگ نارنجی و مغز خاکستری با مواد پرکننده گیاهی در بسیاری از استقرارهای ایلامی یافت شده؛ اما تاکنون کمتر برروی این گونه سفالی مطالعه شده است. شاید یکی از دلایل آن درصد کمتر اینگونه سفالی نسبت به سایر گونههای شناختهشده در مراکز ایلامی فارس و خوزستان است. با اینوجود، اینگونه سفالی درحدود شمال مراکز ایلامی (مناطق شمالی استانهای فارس و خوزستان) فراوانی قابلتوجهی دارد، ازجمله در استانهای امروزی چهارمحال و بختیاری و اصفهان این موضوع کاملا مشهود است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با مطالعه کانیشناسی انجامشده برروی سفالهای فوق، مشخص گردد که سفالهای یافتشده از استقرارهای همزمان با ادوار ایلام قدیم و میانه در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان با سفالهای مشابه در خوزستان (بهعنوان یکی از مراکز ایلامی) تنها ازنظر ظاهری و فرم شباهت دارند یا این شباهت در بافت، کانیهای تشکیلدهنده، منشاء و میزان پخت نیز قابلبررسی است؟ بدینمنظور برروی 12 نمونه سفال از مناطق موردمطالعه، آزمایشهای XRD, FT-IR و مطالعه پتروگرافی انجام شد و درنهایت مشخص گردید که سفالهای فوق ازنظر کانیشناسی نیز به یکدیگر شبیه هستند و احتمالا منشاء آنها درحدود شمال مراکز ایلامی و در کوههای زاگرس قابلشناسایی است که این موضوع خود نشان از ارتباط وسیع بین مناطق پیرامون مراکز ایلامی با شوش و انشان بهعنوان مراکز ایلامی است. این مطالعه میتواند سرآغاز مطالعات بعدی برروی دوره ایلام بهخصوص بهمنظور شناسایی محدوده گسترش حکومت ایلام بهوسیله سایر یافتههای باستانشناختی و کتیبههای بینالنهرینی باشد.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش سعی بر آن است تا با مطالعۀ کانیشناسی انجامشده برروی سفالهای فوق، مشخص گردد که سفالهای یافتشده از استقرارهای همزمان با ادوار ایلام قدیم و میانه در استانهای چهارمحال و بختیاری و اصفهان با سفالهای مشابه در خوزستان (بهعنوان یکی از مراکز ایلامی) تنها ازنظر ظاهری و فرم شباهت دارند یا این شباهت در بافت، کانیهای تشکیلدهنده، منشاء و میزان پخت نیز قابلبررسی است؟ بدینمنظور برروی 12 نمونه سفال از مناطق موردمطالعه، آزمایشهای XRD, FT-IR و مطالعۀ پتروگرافی انجام شد و درنهایت مشخص گردید که سفالهای فوق ازنظر کانیشناسی نیز به یکدیگر شبیه هستند و احتمالا منشاء آنها درحدود شمال مراکز ایلامی و در کوههای زاگرس قابلشناسایی است که این موضوع خود نشان از ارتباط وسیع بین مناطق پیرامون مراکز ایلامی با شوش و انشان بهعنوان مراکز ایلامی است.
در تمامی این بررسیها، سفالی که فراوانی بیشتری نسبت به سایر سفالها دارد، همان نمونه سفالهای نارنجی- قرمز با مغز تیرهرنگ است که در تمام استقرارهای ایلامی در استانهای اصفهان و چهارمحال و بختیاری همراه با سفالهای شاخص دورۀ ایلام مربوط به مراکز ایلامی فارس و خوزستان شناسایی شد.
ازجمله پژوهشهای باستانسنجی انجامشدۀ مرتبط با پژوهش حاضر میتوان به مطالعۀ صورتگرفته توسط امامی و نوغانی که برروی سفالهای دورۀ ایلام چغازنبیل مطالعۀ پتروگرافی انجام دادهاند و ازنظر ساختاری و کانیشناسی این سفالها را مطالعه کردهاند و به بررسی روند تشکیل کلسیت ثانویه در این نمونهها پرداختهاند اشاره کرد (امامی و نوغانی، 1392).