چکیده:
بحران هایی که از دوره ناصری بر کشور سایه انداخته بود، به علت عدم توجه به اصلاحات و
نوسازی در ساختار حکومت، در دوره مظفری بیشتر شد و حکومت را به آشفتگی و بی سامانی
کشاند. نظام مالی دولت فروپاشید وفشار اقتصادی بر مردم دوچندان شد وسبب ایجاد شورش ها
وبحران های اجتماعی در سراسر ایالات گردید. ملک المورخین یکی از مورخین رسمی دربار
مظفری در کتاب مرآت الوقایع، به خوبی به شرح وگزارش تمامی این شورش ها و بحران ها
پرداخته است.این نوشتار می کوشد با بهره گیری از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی نوع نگاه
مورخ رسمی به اعتراضات و شورش های مردم ومیزان دقت و توجه وی به مردم ومشکلات آنها
بپردازد ودرصدد است به این سوال پاسخ داده شود که: نوع نگاه عبدالحسین خان سپهر به عنوان
مورخ رسمی به شورش ها واعتراضات اجتماعی چگونه بوده است؟
خلاصه ماشینی:
شاه حکم داد که آن ها را اخراج بلد نمایند»(سپهرملک 165 المورخین ،١٣٨٦، ج ٢/ ٤٤٧) و از حضور گروههای مختلف اجتماعی دیگر مانند الواط های شهری در کنار زنان اطلاع می دهد ؛ که مستقیما حاکم و علما و مجتهدین را مورد هجوم قراردادند و خواستار بهبود اوضاع شدند: «در عشر دوم صفر ١٣١٨ ق ، در طهران زن ها شورش کردند و الواط شهر نیز پیروی آن ها کرده ، چند نفر زن پیش افتاده ، نخست دکاندارها را مجبور کرده دکاکین را بستند.
نکته مهم در اغلب شورش ها مخالفت با حاکمان می باشند که در قالب شورش اجتماعی و اقتصادی بروز پیدا می کند: «در اواخر صفر ١٣٢٤ ق شاه به گردش بیرون دروازه اسب دوانی می رفت ، بعضی زنها سرراه او را گرفتندوشکایت از حکومت نیرالدوله ونرخ نان و گوشت نمودند وگفتند حاکمی است که هرگز کسی را به 166 خود راه نمی دهد.
در ایالات کردستان سال ١٣١٧ ق اوضاع را بسیار فجیع و زیان بار ذکر می کند: «قحطی در کردستان به حدی بود که چندین روز مردم نان پیدا نمی کردندو برگ درخت می خوردند» ملک المورخین در این ایالات به نمونه هایی اشاره می کند که می توان از خلال آن به اوضاع بسیار بد آن ایالات پی برد: «زنی که به حسن وکثرت مو معروف کردستان بودو چند طفل داشت واز برای آنان نان پیدا ننمود، ناچار گیس خود را مقراض کرد وبه خانه ای برد وسه هزار و ده شاهی فروخت وبا آن همه پول را به بازار 167 برد و نان نیافت ».