چکیده:
در عصر حکومتهای ترک (سلجوقی و خوارزمشاهی) و ایلخانی در ایران با توجه به سنن قبیله ای این اقوام،
فرصت مناسبی جهت حضور پررنگتر زنان درباری در زمینه های مختلف سیاسی و ایفای نقش تاثیرگذار
آنان فراهم گردید. یکی از این عرصه های تاثیرگذار، نقش داشتن خاتون های دوران مورد بحث در سیاست
مذهبی است. سیاست مذهبی و نقش زنان در حکومت و سیاست دو موضوع مهم و قابل توجه در بررسی و
پژوهشهای تاریخ ایران اسلامی هستند. بااینحال در مطالعات تاریخی کمتر بهطور مستقل و مجزا بهپیوند
این دو یعنی نقش زنان درباری فعال در عرصه سیاسی در تحولات مذهبی و تعیین سیاست مذهبی توجه
شده است. جایگاه مهم مذهب در جامعه ایرانی نیز اهمیت چنین بررسیهایی را دوچندان میکند. این مقاله
با روش پژوهشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مستندات تاریخی بهبررسی پیوند زنان خاندان حاکم با
عرصه دین و سیاست مذهبی در عصر حکومتهای ترک )سلجوقی و خوارزمشاهی( و ایلخانی در ایران
میپردازد تا میزان و چگونگی این پیوند را مورد بررسی قرار دهد. پیوند زنان دربار با عرصه مذهبی؛ گستره
وسیعی از اعتقادات شخصی آنها تا دخالت ایشان در تعیین سیاست مذهبی و ترویج مذهبی خاص و ارتباط
با رهبران معنوی جامعه را در برمیگیرد.
خلاصه ماشینی:
com: دکتر جواد عباسی دانشیار و عضو هیأت علمی گروه تاریخ ، دانشگاه فردوسی مشهد دکتر بشری دلریش استادیار و عضو هیأت علمی گروه تاریخ ، دانشگاه اراک تاریخ دریافت : ٩٧/٤/٢ تاریخ پذیرش ٩٧/٦/٢٠ چکیده در عصر حکومت های ترک (سلجوقی و خوارزمشاهی) و ایلخانی در ایران با توجه به سنن قبیله ای این اقوام ، فرصت مناسبی جهت حضور پررنگ تر زنان درباری در زمینه های مختلف سیاسی و ایفای نقش تأثیرگذار آنان فراهم گردید.
مقاله حاضر که با روش پژوهشی توصیفی ـ تحلیلی و با تکیه بر مستندات تاریخی انجام شده ، به بررسی پیوند زنان خاندان حاکم با عرصه دین و سیاست مذهبی در عصر حکومت های ترک (سلجوقی و خوارزمشاهی) و ایلخانی در ایران میپردازد، تا میزان و چگونگی این پیوند را مورد بررسی قرار دهد.
اقبال هم بر این باور است که ادامه توجه هلاکو به عقاید مذهبی همسرش و نیز تمایل دوقوز خاتون به تعصبات دینی خویش که خواهان رهایی زیارتگاه عیسویان جهان از دست مسلمین بود از خود و هلاکو نزد مسیحیان ناجیانی را به تصویر کشید که آغازگر جنگ های هلاکو با ممالیک مسلمان (٦٥٨ق ) شد به این امید که اسلام را به یک باره از آسیا و آفریقا براندازند (اقبال ، ١٣٨٨: ص ١٩٨).
ترکان خاتون ، اگرچه بیشتر به جهت اقدامات ویرانگرانه اش از عوامل مهم سقوط حکومت خوارزمشاهی شمرده شده است ، اما وی نیز به عرفا و مشایخ صوفیه احترام و ارادت خاصی داشت ؛ چنان که شیخ مجدالدین بغدادی، صوفی و عارف قرن ششم و هفتم که از شاگردان شیخ نجم الدین کبری محسوب میشد، بسیار مورد احترام این زن بود.