چکیده:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگویی به منظور دانشافزایی سازمانی در سازمانهای آموزشی بود. روش پژوهش توصیفی با هدف کاربردی میباشد. جامعه آماری مدیران، معاونان و کارشناسان سازمانهای آموزشی غیردولتی شهرستان لاهیجان به تعداد 1980 نفر بودند که براساس جدول کرجسی و مورگان 268 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. جمعآوری داده ها از طریق پرسشنامههای: اعتماد سازمانی مک آلیستر (1995)، فناوری اطلاعات لیو و همکاران (2013)، یادگیری سازمانی دونات و پابلو (2015)، یادگیری سازمانی یو و همکاران (2013)، فناوری اطلاعات لیو و همکاران (2013)، تسهیم دانش فیلیس و همکاران (2000)، دانشافزایی سازمانی از پرسشنامه لی و چوی (2003) انجام شد و برای متغیرهای قابلیت حل مسئله و توسعه حرفه ای از پرسشنامههای محقق ساخته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی وفن مدلیابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار SMART PLSاستفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تأثیر تسهیم دانش، یادگیری سازمانی، جذب دانش و قابلیت حل مسأله بر دانشافزایی سازمانی مثبت و معنادار است. تأثیر یادگیری سازمانی، جذب دانش و قابلیت حل مسأله بر تسهیم دانش مثبت و معنادار است. تأثیر یادگیری سازمانی، اعتماد، فناوری اطلاعات، توسعه حرفهای و رهبری دانش بر جذب دانش مثبت و معنادار است. اما تأثیر قابلیت حل مسأله بر جذب دانش معنادار نیست. تأثیر اعتماد، فناوری اطلاعات و توسعه حرفهای بر قابلیت حل مسأله مثبت و معنادار است. اما تأثیر رهبری دانش بر قابلیت حل مسأله معنادار نیست. در مجموع نتایج نقش متغیرهای اعتماد، فناوری اطلاعات، رهبری دانش، توسعه حرفهای، یادگیری سازمانی، جذب دانش، قابلیت حل مسأله و تسهیم دانش در دانشافزایی سازمانی را مورد تأیید قرار میدهد و بر این اساس الگویی برای دانش افزایی سازمانی در سازمانهای آموزشی ارائه گردید.
خلاصه ماشینی:
نتايج تجزيه و تحليل آماري نشان داد که تأثير تسهيم دانش ، يادگيري سازماني، جذب دانش و قابليت حل مسأله بر دانش افزايي سازماني مثبت و معنادار است .
در مجموع نتايج نقش متغيرهاي اعتماد، فناوري اطلاعات ، رهبري دانش ، توسعه حرفه اي، يادگيري سازماني، جذب دانش ، قابليت حل مسأله و تسهيم دانش در دانش افزايي سازماني را مورد تأييد قرار ميدهد و بر اين اساس الگويي براي دانش افزايي سازماني در سازمان هاي آموزشي ارائه گرديد.
اين مدل از متغيرهاي اعتماد، فناوري اطلاعات ، توسعه حرفه اي، رهبري دانش ، يادگيري سازماني، جذب دانش ، قابليت حل مسأله و تسهيم دانش تشکيل شده است .
Kostopoulos 3 Anderson, Covin & Slevin .
همانطور که ملاحظه ميشود در اين مدل اعتماد، فناوري اطلاعات ، توسعه حرفه اي و رهبري دانش به عنوان متغيرهاي مستقل ، يادگيري سازماني، جذب دانش ، قابليت حل مسأله و تسهيم دانش به عنوان متغيرهاي ميانجي و دانش افزايي سازماني به عنوان متغير وابسته در نظر گرفته شده است .
همان طور که ملاحظه ميشود ضريب همبستگي اعتماد با فناوري اطلاعات ، توسعه حرفه اي، رهبري دانش ، يادگيري سازماني، جذب دانش ، قابليت حل مسأله ، تسهيم دانش و دانش افزايي سازماني مثبت و معنادار است .
ضريب همبستگي فناوري اطلاعات با توسعه حرفه اي، رهبري دانش ، يادگيري سازماني، جذب دانش ، قابليت حل مسأله ، تسهيم دانش و دانش افزايي سازماني مثبت و معنادار است .
From Project’s Information Management to Project- Based Organizational Learning: The Role of Knowledge Sharing.