چکیده:
این مقاله به مرور نقادانة پژوهشهای علم عصبنگر در حوزة دین و معنویت میپردازد. پژوهشها براساس تکلیف بهکار بستهشده دستهبندی و مرور شدند و به اشکالهای هر یک از آنها پرداخته شد. استفاده از نمونههای نابسنده و بسیار کوچک، مصنوعی بودن، غیرآزمایشی بودن، فقدان کنترل، و توجه نداشتن به متغیرهای مداخلهگر از مشکلهای روششناختی رایج در بیشتر این پژوهشها بودند. این مرور نشان داد که تجربههای دینی، معنوی، و عرفانی با عملکرد یک یا چند ناحیة خاص قشری یا زیرقشری مغز همبسته نبودند. بهنظر میرسد این یافته نشان دهد که تجربههای یادشده از نظر پدیدارشناسی تجربة واحدی نیستند و احتمالا ناحیهای به نام «منطقة خدا» در مغز وجود ندارد. از میان مناطق مغز، لوب پیشانی در تعداد بیشتری از پژوهشها درگیر تجربههای دینی، معنوی، و عرفانی بود که میتواند بیانگر اهمیت نسبی شناخت در مقایسه با هیجان در این تجربهها باشد. علاوه بر این، امکان ایجاد مصنوعی تجربة دینی و اندیشة مرضی بودن دین به چالش کشیده شدند.
خلاصه ماشینی:
به هر روی، آغاز هزارة جدید با ظهور علم عصبنگر معنوی Assistant Professor, Department of Behavioral Sciences, The Institute for Research and Development in the Humanities (SAMT) ascriptive sui generis Taves Drubach & Claassen همراه شد؛ شاخهای از پژوهشهای علمی که تقاطع علم عصبنگر، روانشناسی، دین، و معنویت است.
جدول 1 تفاوتهای روششناختی الگوهای انتسابی و یگانه (تاوس، 2008) (به تصویر صفحه مراجعه شود) Walach Beauregard & Paquette Persinger Seybold مطالعة مغز هنگام دستیابی به تجربههای دینی/ معنوی/ عرفانی نشان داده است که ساختارهای قشری و زیرقشری مانند قطعههای پیشانی، آهیانهای، گیجگاهی، بادامه، هیپوکامپ، و قشر کمربندی، ساختارهاییاند که غالبا درگیر چنین تجاربیاند (استو 1 ، 2007).
در تصویرنگاری نشر medial prefrontal cortex Muramoto Dewhurst & Beard Devinsky & Lai Raz King Hansen & Brodtkorb Freshwater Getz واحد پوزیترون از یک بیمار اسکیزوفرنی با هذیان دینی، بین هذیان دینی و بیشفعالی ناحیة گیجگاهی چپ و کاهش جذب ناحیة پس سری 1 بهویژه در سمت چپ همبستگی گزارش شد (پوری 2 و همکاران، 2001).
درواقع، کوریگان 12 و همکارانش (2003) نقش دین و معنویت را در بیماران مزمن روانی مانند اسکیزوفرنی، افسردگی، و اختلال دوقطبی در ج reduced occipital uptake Puri Yorulmaz scrupulosity Tek & Ulug Sica obsessions bilateral anterior cingulate Friedlander & Desrocher Hood Francis Corrigan نمونهای بسیار بزرگ بررسی کردند.
او معتقد است تغییرهای میدان مغناطیسی میتواند تجربههای شبیه ارواح زدگی 15 و حضور حسشده را به همراه داشته باشد Booth Granqvist microseizures Vaitl lability Aycicegi-Dinn Makarec & Persinger Probst sensed presence Landtblom feelings of presence a presence, entity, or force chaotic geomagnetic haunt-type (بریسویت 1 ، 2004).