چکیده:
پژوهش حاضر با هدف ارائه یک چارچوب نظری و مدل پارادایمی از برساختهای شخصی اساتید و
خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور به دنبال ارائه نظریه بومی و اعتباریابی آن است. نمونه آماری در بخش کیفی از 20 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی هستند که مورد مصاحبه واقع شدهاند و در بخش کمی که از فرمول جامعه نامشخص تعداد 165 نفر از اساتید و خبرگان خطمشگذاری کشور مورد سوال واقع شدهاند. نتایج نشان میدهد که چارچوب نظری کشف شده حاصل از این پژوهش مطرح میکند که اساتید و خبرگان خطمشگذاری تعاون روستایی کشور قابلیتها و پتانسیلهای بالایی برای تبیین اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی داشتهاند و از نظر آنان «اجرای موفق خط مشیگذاری تعاون روستایی در بستر پیشبینی ابزارهای اجرا و فرهنگسازی، با درگیر کردن ذینفعان عمومی و مجریان، ضمن تسهیم آنان در مشارکتی همه جانبه با استراتژیهایی چون بهینهسازی اقتصاد و توسعه منابع روستایی همسو و همگرا، به توسعه تعاون روستایی بر پایه توانمندی بومی و خودکفایی منجر میشود» و اساسا سطح تعیین کنندگی اجرای موفق خطمشهای تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی منوط به مولفههایی چون؛ پیشبینی ابزاری در اجرا، فرهنگسازی، توانمندی بومی، مشارکت فعال، توجیه ذینفعان عمومی، اتکای به خود، بازخوردهای مثبت، بهینهسازی اقتصاد روستایی، توسعه منابع، همسویی منافع عمومی و فردی، توسعه روستایی و خودکفایی است.
خلاصه ماشینی:
ازآنجاییکه در این پژوهش قصد محقق می تواند کشف موضوع پژوهش با نظر مشارکت کنندگان (اساتید و خبرگان خط مش گذاری تعاون روستایی کشور) در پژوهش باشد، بنابراین محقق با انجام مصاحبه های عمیق در میان اساتید و خبرگان خط مش گذاری تعاون روستایی کشور به تدوین الگوی بومی اجرای موفق خط مش های تعاون روستایی در راستای اقتصاد مقاومتی پرداخته و سپس مدل پارادایمی آن را بر اساس روابط علی موجود ارائه شده است .
با توجه به مقولات عمده و توضیحات فوق می توان گفت که مقولۀ؛ اجرای موفق خط مشیگذاری تعاون روستایی در بستر پیش بینی ابزارهای اجرا و فرهنگ سازی، با درگیر کردن ذینفعان عمومی و مجریان ، ضمن تسهیم آنان در مشارکتی همه جانبه با استراتژیهایی چون بهینه سازی اقتصاد و توسعه منابع روستایی همسو و همگرا، به توسعه تعاون روستایی بر پایه توانمندی بومی و خودکفایی منجر میشود، میتواند همه مباحث اساتید و خبرگان خط مش گذاری تعاون روستایی راجع به موفقیت اجرایی خط مش گذاری تعاون روستایی را تحت پوشش قرار دهد و نیز جنبه تحلیلی داشته باشد.
این متغیرهای آشکار شاخص های اصلی از متغیرهای مستقل و اجرای موفق خط مشی تعاون روستایی هستند که در متغیرهایی چون : بسترهای اثرگذار بر اجرای خط مشی تعاون روستایی (پیش بینی ابزاری در اجرا، فرهنگ سازی)؛ شرایط علی اثرگذار بر اجرای خط مشی تعاون روستایی (توجیه ذینفعان عمومی، اتکای به خود)؛ شرایط مداخله گر اثرگذار بر اجرای خط مشی تعاون روستایی (بازخوردهای مثبت ، مشارکت فعال )؛ استراتژی اثرگذار بر اجرای خط مشی تعاون روستایی (بهینه سازی اقتصاد روستایی، توسعه منابع ، همسویی منافع عمومی و فردی)؛ پیامدهای اجرای خط مشی تعاون روستایی (توانمندی بومی، توسعه روستایی، خودکفایی) و مجموعه گویه هایی برای اجرای موفق خط مشی تعاون روستایی وجود دارند.