چکیده:
از مهمترین دغدغههای برنامهریزان و مدیران شهری، نحوه توزیع، تخصیص منابع و خدمات شهری بهصورت عادلانه در مناطق مختلف شهر برحسب نیازهای جامعه شهری است. توزیعنشدن بهینه خدمات میان مناطق و محلات مختلف شهر زمینه بروز مسائل ناشی از بیعدالتیها و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی را فراهم میآورد. این پژوهش با هدف بررسی و تعیین نحوه تخصیص و تمرکز منابع و خدمات شهری با تاکید بر رویکرد نابرابری فضایی در نواحی مختلف شهر یزد انجام شده است. روش پژوهش، توصیفی و همبستگی و روش گردآوری دادهها، کتابخانهای و تکنیکهای استفادهشده شامل شاخص ویلیامسون، آنتروپی شانون، تاپسیس و ضریب مکانی و همبستگی اسپیرمن و پیرسون است.
یافتهها بیانکننده توزیع ناعادلانه تعدادی از تسهیلات و خدمات شهری در بین نواحی مختلف شهر یزد است. به علاوه نحوه توزیع فضایی خدمات شهری نشان از تمایل کاربریهای اراضی شهر یزد به سمت تمرکز و قطبیشدن در بعضی نواحی دارد؛ همچنین رابطهای بین رتبه برخورداری با تراکم جمعیتی نواحی وجود ندارد. یافتهها برقراری این رابطه را در گذشته نشان میدهد.
در پایان پژوهش برای کمک به افزایش عدالت فضایی در نواحی شهری یزد برمبنای ضریب مکانی، اولویتبندی کاربریهای پیشنهادی در هر ناحیه مشخص شد.
One of the main concerns of city planners and managers is how to distribute and allocate resources, and provide urban services fairly in different parts of the city according to the needs of the urban community. The lack of optimal distribution of services between different regions and areas of the city, provides for the emergence of problems aroused by injustices and socio-economic inequalities. This paper aims to investigate and determine the allocation and concentration of resources and urban services; emphasizing on spatial inequality approach in different regions of Yazd. The research method was descriptive-correlative, using library methods for data collection, and utilizing statistical techniques and Williamson's utility models, Shannon Entropy, Topsis, LQ Factor, and Spearman-Pearson Correlation Coefficient. Results indicate unequal distribution of a number of urban facilities and services among different regions of the city. Finally, the way of urban-services spatial distribution indicates the tendency of urban land uses, to focus and polarity in some parts of the city; while there is also no relationship between the services and population-density of the regions. Findings show that this relationship has been existed in the past. Finally, in order to increase spatial inequality in differen regions of Yazd, the priority of suggested land uses was determined, using local-coefficient.
خلاصه ماشینی:
هدف این پژوهش ، تحلیل و سنجش نابرابری فضایی در برخـورداری از کاربریهای حوزه خـدمات شـهری در نواحی نه گانه شـهر یزد، بررسی و شناخت چگونگی توزیع جمعیت و خدمات در ایـن نـواحی و بـالاخره شـناخت تراکم ، تمرکز و پراکندگی سرانه های شهری در سطح شهر یزد است .
پرسش های پژوهش ١- نحوه توزیع فضایی خدمات شـهری در نواحی نه گانه شهر یزد چگونه است ؟ ٢- میان تراکم جمعیت با مساحت نواحی و سطح برخورداری نواحی شهر رابطه وجود دارد و ایـن رابطـه طـی زمان تغییر کرده است ؟ پیشینه پژوهش مفهوم و کارکرد عدالت اجتماعی از اواخر دهه ١٩٦٠ به بعد وارد ادبیات جغرافیایی شد و بر جغرافیای رادیکال و لیبرال بیش از سایر مکاتب تأثیر گذاشت .
تحلیل توزیع فضایی در پژوهش حاضر جز در موارد اندک همانند پژوهش های پیشین بـر پایـه شـاخص سـرانه کاربریهای خدماتی است (برای آگاهی از جزئیات آن به بخش معرفی متغیرها و شاخص ها مراجعه شود)؛ این امـر 1- Talen (1997) 2- Pueblo 3- Colorado 4- Macon 5- Georgia 6- Ren- de امکان مقایسه نتایج را با یکدیگر فراهم کرده و از دیگـر مزایـای پـژوهش حاضـر، پیشـنهاد و اولویـت بنـدی نهـایی تخصیص برمبنای نوع هر کاربری در هر ناحیه است .
(رجوع شود به تصویر صفحه) روش شاخص LQ: برای اندازه گیری میزان تعادل یا نامتعـادلی توزیع کاربریهـا بـا توجـه بـه توزیــع جمعیــت در سطح شهر از این شاخص استفاده میشود (٨٦٨ :٢٠٠٠ ,Oda &Jahan )؛ حد متعارف ضـریب مکـانی عـدد ١ اسـت کـه نشـان میدهـد تعادل بین سرانه کاربریها برقرار است .
Exploring an integrated method for measuring the relative spatial equity in public facilities in the context of urban parks, Journal of Cities, (5) 28, Elsevier Publishing, Pp 361- 371.