چکیده:
مفسران پیرامون عبارت «لو کنتم فی بیوتکم لبرز الّذین کتب علیهم القتل الی مضاجعهم» دیدگاههای گوناگونی ارائه دادهاند. نظر مشهور آن است که بر اساس این آیه، کسانی که در میدان جنگ به قتل میرسند به اجل محتوم خود میمیرند. در اینجا این پرسش ایجاد میشود که آیا کشتهشدن در جنگ، سرنوشتی غیرقابل پیشگیری برای مقتول است؟ آیا دوری از مواضع خطر در تاخیر اجل نقش دارد؟ یافتههای تحقیق در پاسخ به پرسشهای مذکور نشان میدهد مفاد آیات 2 انعام و 39 رعد و روایات ذیل آن مبنی بر تقسیم اجل به محتوم و معلّق، کلید حل مسائل مرتبط با آیه مورد بحث است و بر اساس آن، قتل، لزوما از نوع اجل محتوم نیست، بلکه در معمول موارد از نوع اجل معلّق است. بنابراین، دوری از میدان جنگ و دیگر مواضع خطر، میتواند در تاخیر اجل موثر باشد. با این حال، هر دو نوع اجل، «مقدر» الهی است و بر هر دو «کتب علیهم القتل» صدق میکند. فرض «محتوم» بودن اجل در همه قتلها، عناصری همچون ارزشمندی ایثار جان در راه خدا، نهی از القای خود در هلاکت، تشریع قصاص و فواید آن، و توصیه به احتیاط را به چالش میکشد و با گسترهای از آموزههای قرآنی ناسازگار مینماید. سایر آیات مرتبط نیز در چارچوب این تحلیل قابل تفسیر است.
خلاصه ماشینی:
در اینجا این پرسش ایجاد میشود که آیا کشتهشدن در جنگ، سرنوشتی غیرقابل پیشگیری برای مقتول است؟ آیا دوری از مواضع خطر در تأخیر أجل نقش دارد؟ یافتههای تحقیق در پاسخ به پرسشهای مذکور نشان میدهد مفاد آیات 2 أنعام و 39 رعد و روایات ذیل آن مبنی بر تقسیم أجل به محتوم و معلق، کلید حل مسائل مرتبط با آیه مورد بحث است و بر أساس آن، قتل، لزوما از نوع أجل محتوم نیست، بلکه در معمول موارد از نوع أجل معلق است.
irتاریخ دریافت: 26/12/1396 تاریخ پذیرش: 1/9/1397 طرح مسئله عبارت قرآنی «لو کنتم فی بیوتکم لبرز الذین کتب علیهم القتل إلی مضاجعهم» در آیه 154 سوره آلعمران، این پرسش را ایجاد میکند که آیا کشتهشدن افراد در میدان جنگ و موارد مشابه، بهسبب سرآمدن أجل حتمی و غیرقابل پیشگیری آنان است؟ و در این صورت، آیا پرهیز از مواضع خطر، احتیاط در امور، شرکت نکردن در میدان جنگ و مواردی از این دست در طول عمر آدمی و تأخیر انداختن أجل او نقشی ندارد؟ این پرسشها از آنجا مطرح میگردد که از یکسو قدرت انتخاب و اختیار انسان هرچند بهصورت محدود، در حفظ یا به خطر افکندن خود و دیگران، امری وجدانی و مسلم تلقی میگردد و از همینرو قرآن از قتل افراد بیگناه نهی کرده است.
اما این تفسیر (کشته شدن افراد در میدان جنگ به تقدیر حتمی خود) با پرسشهای مهمتری روبهرو است؛ آیا کشته شدن در جنگ، سرنوشتی غیر قابل پیشگیری است؟ و در مقابل، آیا بهطور کلی، دوری از مواضع خطر و ازجمله میدان جنگ، در تأخیر أجل نقشی ندارد؟ این پرسشها از آنجا ناشی میشود که مفسران شاخص شیعه، اشعری و معتزلی، عبارت «لبرز الذین کتب علیهم القتل إلی مضاجعهم» را ناظر به أجل مسمی و تقدیر محتوم در علم الهی دانستهاند.