چکیده:
پیشآمادهسازی با فعالیت ورزشی باعث کاهش آسیب سکتة مغزی میشود؛ بااینحال، اثر تمرینهای هوازی تداومی و تناوبی بر حافظه پس از سکتة مغزی سنجیده نشده است؛ ازاینرو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تداومی با شدت متوسط در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا قبل از ایسکمی مغزی بر حافظة فضایی و سطح پروتئین BDNF هیپوکامپ در موش صحرایی نر ویستار بود. بدینمنظور، 75 سر موش نر ویستار دوازدههفتهای به سه گروه کنترل (تعداد = 25)؛ تمرین تداومی (تعداد = 25) و تمرین تناوبی با شدت بالا (تعداد = 25)تقسیم شدند و پروتکل تمرین تداومی با شدت متوسط (پنج جلسه در هفته) و تناوبی با شدت بالا (سه جلسه در هفته) را بهمدت شش هفته انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسة تمرینی، حیوانات اکتساب حافظة فضایی را بهمدت سه روز و 24 ساعت بعد از جراحی سکتة مغزی به روش انسدادشریانمرکزیمغزیانجام دادند و هفت روز بعد آزمون یادداری گرفته شد. بلافاصله پس از آزمون، موشها هوشبری و بافت هیپوکامپ برای سنجش تغییرات پروتئین BDNF استفاده شد. نتایج تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که تمرین تداومی قبل از سکتة مغزی سبب کاهش تخریب در حافظه و یادگیری شد (0.0002P =). همچنین، آزمون آماری یو من- ویتنی تفاوت معناداری (0.02P =) را در مقادیرBDNF بافت هیپوکامپ گروه تداومی نسبت به گروه تناوبی نشان داد. فعالیت تداومی با شدت متوسط تأثیر چشمگیری بر جلوگیری از تخریب حافظه، یادگیری و میزان BDNF هیپوکامپ پس از سکتة مغزی دارد. درواقع، فعالیت تداومی با شدت متوسط میتواند به کاهش آسیبهای ناشی از سکتة مغزی منجر شود.
Pre-conditioning with physical activities reduces brain injuries caused by stroke. However, the effect of aerobic continuous and interval training on memory has not been measured after stroke. Therefore, the aim of this study was to investigate the effect of six weeks continuous and High intensity interval training before stroke on spatial memory and hippocampus BDNF levels in wistar rat brain. For this purpose, seventy-five 12-weeks-old wistar rats were randomly divided into three groups including Control (N=25), Moderate continuous training (N=25) and High intensity interval training (N=25) to do the moderate continuous (5 sessions per week) and the high-intensity interval (3 sessions per week) for six weeks. The acquisition of spatial memory was done for 3 days after 48 hours after the last training session and the surgery of cerebral ischemia was conducted after 24 hours. Then spatial memory test was taken after seven days later. Immediately after test, animals were anesthetized for measuring hippocampus BDNF levels. ANOVA results revealed MCT decrees destruction in memory and learning (P = 0.0002). In addition, Kruskal-Wallis statistical test indicated, that MCT increased the BDNF levels in the hippocampus rather than HIIT (P = 0.02). Moderate intensity continuous training plays a significant effect on preventing memory loss, learning, and the BDNF amount of hippocampus after brain stroke. Indeed, MCT can reduce brain tissue injuries that are cause of the brain stroke.
خلاصه ماشینی:
کارشناسیارشد رفتار حرکتی، دانشگاه شهید بهشتی* تاریخ دریافت: 06/01/1397 تاریخ پذیرش: 22/03/1397 چکیده پیشآمادهسازی با فعالیت ورزشی باعث کاهش آسیب سکتة مغزی میشود؛ بااینحال، اثر تمرینهای هوازی تداومی و تناوبی بر حافظه پس از سکتة مغزی سنجیده نشده است؛ ازاینرو، هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین تداومی با شدت متوسط در مقایسه با تمرین تناوبی با شدت بالا قبل از ایسکمی مغزی بر حافظة فضایی و سطح پروتئین BDNF هیپوکامپ در موش صحرایی نر ویستار بود.
درزمینة تأثیر ورزش نیز نشان داده شده است که میزان BDNF پس از آسیب Stroke Hippocampus Spatial Memory Avoidance Memory ایسکمیک ناشی از خونرسانی مجدد، در گروه فعالیت ورزشی بیشتر از گروه کنترل بود که این افزایش با کاهش حجم انفارکت 1 و نقایص عملکردی کمتر همراه بود.
بهطورکلی، با توجه به نتایج پژوهش حاضر بهنظر میرسد که افزایش سطوح BDNF در ناحیة هیپوکامپ همسو با عملکرد حافظة فضایی در حیوانات پس از سکتة مغزی در گروه تمرین تداومی با شدت متوسط، نشاندهندة اثرگذاری فعالیت ورزشی با شدت متوسط در افزایش این عامل برای بازگشت بهتر از شرایط سکتة مغزی و بهبود حافظة فضایی نسبت به گروه کنترل است؛ درحالیکه در گروه تمرین تناوبی با شدت بالا حیوانات دورة اکتساب را همانند تمرین تداومی بهخوبی سپری کردند؛ اما در دورة کاوش پس از سکتة مغزی عملکرد ضعیفتری نسبت به گروه تداومی داشتند؛ بهگونهایکه عملکرد حافظة فضایی حیوانات نسبت به گروه کنترل تفاوت معناداری را نشان نداد.