چکیده:
در ادبیّات ایرانزمین تصاویر وارونهای از زن وجود دارد. محور غالب داستانها مذکّرند؛ امّا این زنان هستند که باعث وقوع رویدادها میگردند. توصیف و بررسی شخصیّت زن در غالب آثار ادبی، به دلیل سلطة فرهنگ مردسالارانه، تصویری غیر واقعی و فاقد تجارب زنانه است و زنان آنجا که فرصت بـازنمودن تجـاربشان را یافتهاند، از ادبیّات به عنوان ابزاری برای نمایش مظلومیّت جنس خود بهره بردهاند.
سووشون و شوهر آهو خانم دو رمان عصر حاضرند که تجارب زنانة سیمین دانشور و نگاه مردانة علی محمّد افغانی به زنان در آنها به رشتة تحریر درآمده است. با بررسی جایگاه زنان در این دو اثر (به عنوان نمایندگان زنان ایرانی) میتوان از تحوّلاتی که در جایگاه زنان در صد سال اخیر به وقوع پیوسته است، تصویری ارائه نمود.
این مقاله میکوشد تا با بررسی تطبیقی این دو اثر ادبی، شباهت و افتراقهای جایگاه زنان را مورد مداقّه قرار دهد تا با نگاهی به گذشتة زنان، مطالبات محوری آنان آشکار گردد.
خلاصه ماشینی:
از ايـن زمـان بـه بعـد بـود کـه در برخي از گونه هاي رمان (واقع گرا)، زنان نقش اصلي ايفا کردند و راويان داستان ها، چـه مـرد و چـه زن ، خود دچار دوگانگي گرديدند؛ از سويي با نگاه کهنه و سلسله مراتبي به زن و از سوي ديگر بـا فرهنـگ نوين غربي که به سرعت ديدگاه هاي مربوط به زنان را تغيير ميداد، مواجه بودند.
پيشينۀ تحقيق : در زمينۀ دو رمان شوهر آهو خانم و سووشون پژوهش هاي متعددي انجام گرفته اسـت کـه هـر يـک از زاويه اي خاص به اين آثار نگريسته اند.
لحن شخصيت هاي سووشون متعلق به خود آنهاسـت و بـا سـاختار شخصـيتي آنـان تناسـب دارد؛ در حاليکه تفاوت لحن شخصيت هاي رمان شوهر آهو خانم با جايگاه فردي و اجتماعيشان از معايـب ايـن اثر محسوب ميشود.
خواننـده اگرچـه تـلاش زري را در حراسـت از زنـدگيش پاس ميدارد؛ اما با خصلت هايي که در يوسف ميجويد، مطمئن است اين زندگي بدون حادثه نخواهـد بود؛ در حاليکه در شوهر آهو خانم خواننـده هـر بـار بـا افشـاي پـاره اي از اعمـال و رفتـار همـا، انتظـار حادثه اي را ميکشد که هيچ گاه رخ نميدهد و سرانجام گذر زمان ، داستان را پايان ميدهد.
٤. تجدد، روشنفکري و حق طلبي زنان دانشور واقعي است ؛ اما رمان شوهر آهو خانم ، تجدد مبتذل را بـه نمايش ميگذارد.