چکیده:
تلاش انسان مدرن برای دستیابی و تحقّق امیال و لذّتها، او را به جدالی درونی وامیدارد. هنجارها و قوانین اجتماعی نقش بازدارندهای در حصول لذّت بر عهده دارند؛ امّا گاه نهاد لذّتطلب چندان سرکش میشود که به همه چیز پشت پا میزند. اضطراب ابراهیم داستان برخورد دو ساختار روانی نهاد و فراخود است.
هدف داستان کالبدشکافی فرهنگی جامعه است تا تصویری از وجوه ناپیدای واقعیّت را به خواننده نشان بدهد. در رمان مدرن، واقعیّت درونی بر واقعیّت بیرونی اولویّت دارد؛ از این رو اضطراب ابراهیم با کشمکش درونی شخصیّت اصلّی داستان و بیان هراسها و دغدغههای شهریار ابراهیم آغاز میشود.
میرصادقی در این رمان، امیال وخواستههای انسان معاصر را در گیرودار دو انقلاب به تصویر کشیده است. دیدگاه فروید در ساختار دستگاه روانی از جمله مسائلی است که قبل از تحلیل و نقد رمان، به آن پرداختهایم. در این جستار، با تکیه بر آرای فروید به نقد شخصیّت اصلّی داستان پرداخته شدهاست. بررسی انعکاس واقعیّت در ذهن شخصیّت اصلی داستان، تفرّد، انزواطلبی و تحلیل شخصیّت وی با تکیه بر نظریه فروید از مباحث اصلّی پژوهش است.
خلاصه ماشینی:
جدال خودآگاه و ناخودآگاه در رمان اضطراب ابراهيم 2 کاووس رضايي استاديار دانشگاه آزاد اسلامي، واحد ارسنجان 3 اکرم نعمت اللهي دانشجوي دکتراي زبان و ادبيات فارسي، دانشگاه خوارزمي چکيده تلاش انسان مدرن براي دست يابي و تحقق اميال و لذت ها، او را بـه جـدالي درونـي وامـيدارد.
در رمان مـدرن ، واقعيـت درونـي بـر واقعيـت بيرونـي اولويـت دارد؛ از ايـن رو اضـطراب ابـراهيم بـا کشمکش دروني شخصيت اصلي داستان و بيان هراس ها و دغدغه هاي شهريار ابراهيم آغاز ميشود.
تعامل بين انسان و محيط ، به شکل گيري اين بخش از روان نياز دارد کـه علاقـه منـد به اصل واقعيت ٣ است و هم چون واسطه اي بين نهاد و دنياي بيرون عمل ميکند (همان : ٣)؛ هم چنين نقش تعادل و توازن ميان نهاد و فراخود را برعهده دارد.
شهريار در همان روز بعـد از رسـيدن بـه خانه ، از پنجرة اتاق ، مردي را شبيه خود ميبيند که روبه روي خانه در خيابان ايستاده است ؛ اما کمـي بعد او را گم ميکند.
شهريار در راه بازگشـت بـه خانـه ، بـار ديگـر کـاوه را در خيابان ميبيند و پس از ساعت ها پرسه زدن و گفتگو با او بار ديگر او را گم ميکند و پاسي از شـب سرمازده و خيس از باران به خانه ميرود.