چکیده:
انسان ذات ا کمالطلب است. وسواس در گزینش واژهها و کاربرد هدفمند آنها و توصیه و تاکید متون
تعلیمی و اخلاقی بر سخن نکو تجلی کمالطلبی انسان در زبان، و نشانه پیوند حسن و جمال با
کمال است. انسان جویای کمال، هم در انتخاب واژهها بهترین و بجاترین را برمیگزیند و هم فطرت ا
دوستدار شنیدن سخنان نکو است. حفظ کرامت بشر و رعایت احترام و ادب و نزاکت و اخلاق، منشا
بهگویی، نکوگویی، و زیباسازی زبانی است. زبان عبری به عنوان زبان یکی از کتب مقدس که واجد
ارزشهای تاریخی و زبانشناسی است سرشار از واژههای نیک و نرم است. همچنین، متون نظم و
نثر فارسی )متاثر از متن قرآن( مجلای بهگویی و نکوگویی زبانیاند که با استخدام فنون گوناگون
ادبی و بلاغی در قالبهای منثور و منظوم، سخن را زیبا جلوه دادهاند تا بر مذاق مخاطب نکو افتد.
Human is perfectionist in nature. Exerting excessive care in choosing lexical items and their targeted usage in the texts as well as moral and instructional emphasis on employing proper discourse are manifestations of human perfectionism and integration of aestheticism and perfectionism in language. A perfectionist man not only selects best and most proper lexical units for use but also naturally craves for hearing them. Respecting human dignity and observing etiquettes of respect and morality are logic behind language euphemism, language aestheticism and language excellence. Hebrew as the language of a divine book which enjoys historical and linguistic value is full of proper and good lexical items. Too, both Persian prose and verse (that is affected by holy Quran) have same feature and adopt rhetorical and technical techniques to beautify Persian worth and suit the audiences’ taste.
خلاصه ماشینی:
وسواس در گزینش واژه ها و کاربرد هدفمند آنها و توصیه و تأکید متون تعلیمی و اخلاقی بر سخن نکو تجلی کمال طلبی انسان در زبان ، و نشانه پیوند حسن و جمال با کمال است .
واژه «تام » (תם) (کامل ) معمولا با کلمه هایی مثل ישר به معنای شایسته و צדיק به معنای «صادق » آمده (پیدایش ، ٦: ٩) و نشان می دهد صدق در گفتار یا قول نیک از ویژگی های انسان کامل است که در درون ریشه دارد: زوان [زبان ] را چو با دل بود راستی ببندد ز هر سو در کاستی (فردوسی، ١٣٩٤، ج ٤: ٦٧٢) گفتار نیک ، همان مرپه لاشون (מרפא לשון) (زبان نرم ) (امثال ، ١٥: ٤) و یحنن قولو (יחנן קולו) (سخن نیکو) (امثال ، ٢٦: ٢٥) است .
اگر ناگزیر از به کاربردن الفاظ غریب و پیچیده بود باید دشواری کلام را با استفاده از مثل رفع کرد؛ چنان که در اخلاق ناصری آمده است : «اگر در سخن او معنی غامض افتد در بیان آن به مثل های واضح جهد کند؛ و الا شرط ایجاز نگاه دارد و الفاظ غریب و کنایات نامستعمل به کار ندارد» (نصیرالدین طوسی ، ١٣٥٦: ٢٣١).
اقتضای ذاتی کمال طلبی انسان این است که در زبان و بیان سخن نیز به دنبال کمال باشد.