خلاصه ماشینی:
"و اما آنهایی که در تفکر اسلامی به عرفان بیشتر اهمیت میدادند لازم است بدانیم که عرفان با فقه و شریعت و اخلاق و گرایش به استقلال و مبارزه با استعمار و استبداد و توجه به محرومین مانعة الجمع نیست،اما عملا در طول این چند ده سال ما دیدیم که بعضی عرفان را با موارد ذکر شده مانعة الجمع میپنداشتند و در پی همین تفکر شعبه شعبه شدند،عدهای بیتوجه و یا کمتوجه به بعضی از این جهات بودند اما آنهایی که گرایش عرفانی داشتند و در واقع آرزوی بلند و اصلیشان بینش عرفانی بود در وجود امام و در شخصیت امام مردی را یافتند که از درک عمیق عرفان حقیقی و قرآنی برخوردار بود،مردی اهل دعا،مردی اهل تهجد و نماز شب و مردی آشنا به معارف عرفانی و مکاتب عرفانی،مردی که اهل فن او را بدرستی بزرگترین مدرس عرفان نظری اسلامی در روزگار خود او میدانستند و مردی که شصت سال قبل از پایان حیات جسمانی خود در جوانی توانسته بود آثار عرفانی ماندگار و اصیلی به یادگار بگذارد و با همین عرفان و توجه عمیق به خداوند توانست قلوب همهء کسانی را که به عرفان میاندیشیدند به سوی خویش جلب و آنها را از جذب شدن به آن عرفانی که جدای از سیاست بود و در فضای خاصی محبوس بود،مانع شود،یعنی هرکسی که ذوق عرفانی داشت این ذوق را در وجود امام قابل تحقق دیده،امام توانست دلهای شیفتهء عرفان قرآنی و معنویت اسلامی را به بهترین وجه ارضاء و جانهای تشنه را سیراب کند."