چکیده:
برخی برآناند که چون پیامبر(ص) در مدینه مستقر شد و حامیانی در کنار خود یافت، فرصت را مناسب دید که از مکیان انتقام بگیرد و بدین ترتیب حمله به کاروانهای تجاری قریش آغاز شد. این نوشتار با محور قرار دادن دو مولفه یعنی انتقام ورزی در سیره نبوی و بررسی شاخصههایی در بافت و سنن جامعه عرب به تحلیل انتقادی این هدف میپردازد. مبادرت به جنگ برای انتقام نیازمند بسترها و تدارکات اولیه است حال آنکه شرایط دشوار مسلمانان در ماههای اولیه بعد از هجرت، خود نیازمند تمهیداتی برای رسیدن به حداقلهای یک جامعه پایدار بود، نه چنان که بتوانند راهی میدان رزم شوند. علاوه بر این سیره نبوی گویای چشمپوشی از انتقام در هنگام قدرت است. حمله به کاروان ها براساس مولفه دوم نیز با چالش مواجه است. عرب برای تعاملات تجاری خود دارای قوانینی مانند پیمانهای ایلاف بود که سبب رونق تجارت و امنیت بخشی میشد. پیامبر(ص) به عنوان یک مصلح اجتماعی نه تنها چنین قوانین مدنی و مطلوبی را زایل نکرد بلکه با تکیه بر بنیانهای نیک اجتماعی به تغیر و ترمیم پرداخت. این تحقیق نشان میدهد که هدف بیان شده شاکله استواری ندارد و با زیرساخت ها، دادهها و تحلیلهای تاریخی ناسازگار است.
Some of Islamic scholars believe that Since the Holy Prophet settled in Medina and found supporters and found himself in a position of power; therefore, he had the opportunity to take revenge on Makiyan because of their persecution. Thus, he started to raid on trading caravans of Quraysh and marauding them. The main goal of this paper to is not to critique the news of the reports that originated from this belief, but to focus on the two dimensions of retaliation in the prophetic world and the characteristics of the context and traditions of the Arab community in the critical analysis of this goal. It should be seen what are the grounds for revenge against the enemy and whether these platforms were available during the first months after the emigration? In addition, what challenges did they face in the cultural context of the Arab community? This research shows that the stated goal of the particle is not reasonable and is incompatible with historical data and analysis.
خلاصه ماشینی:
در این نوشتار موضوع یورش به کاروانهای تجاری و غارت یا مصادرۀ اموال قریش با تمرکز بر مسئله انتقام ورزی در سیره نبوی و نیز با در نظر گرفتن بافت و سنن جامعۀ عرب بررسی میشود.
1- تحلیل مسئلة حمله به کاروانهای تجاری بر اساس منطق انتقامورزی با در نظر گرفتن اقتضائات اجتماعی، این موضوع باید واکاوی شود که آیا پیامبر(ص) چند ماه بعد از هجرت به قصد انتقام به کاروانهای قریش حمله کرده و آیا شرایط مدینه با چنین دیپلماسیای سازگار بوده است؟ 1-1.
نفوذ قریش در منطقه اگرچه پیامبر(ص) از همان آغاز کوشید تا مناسبات مطلوبی با قبایل اطراف خود برقرار کند، ولی قوت روابطی که این قبایل تحت پیمانهای خدمات تجاری یا سیاسی با مکه داشتند بسی عمیق و ریشهدارتر بود.
البته تردیدی نیست که انصار با درک دشواری شرایط مسلمانان و سرسختی ستیزهگران با پیامبر بیعت کردند، اما این بدین معنی نیست که در همان ماههای اول، همۀ اهل شهر پذیرای پیامبری شده باشند که ناامن کردن مسیرهای اطراف مدینه را در رأس برنامههای خود قرار داده باشد.
چه کسی میتواند مانع تبدیل شدن این تاوانهای سنگین به لذت انتقام شود؟ اما پیامبر(ص) چنان مسلمانان را در سایۀ تعالیم خود کنترل و تربیت کرده بود که آن روز علیرغم وجود چنین بستر آمادهای شمشیرها غلاف شدند.
این عمل میتوانست بهشدت در میان یهود و منافقان مدینه و قبایلی که با قریش همسو بودند محرک جنگ باشد، حتی ممکن بود نزد خود مسلمانان هم محل مناقشه شود.