خلاصه ماشینی:
"شعر آزادی و کلام 1 خارج از آنجا، جایی که مرزها پایان مییابند، ماهها پایان میپذیرند و محو میگردند.
جایی که سکوت آغاز میشود.
بیفایده برای چشم برهم زدن، یا بازگشت به میان مردمان: این روشنی هرگز مرا ترک نمیکند.
*** (به تصویر صفحه مراجعه شود) سرودههایی از اوکتاویوپاز ترجمهء علی اکبر فرهنگی خارج از آنها، جایی که راهها محو میشوند، جایی که سکوت پایان میپذیرد، من،ناامیدی را مییابم، ذهنی که مرا آبستن میشود.
دوستی را مییابم که او مرا یافته است، شبیه من، و زنی را که با من شباهتی ندارد، مخالف من: برجی که با من آذین یافته، و با پرچمها افراشته شده است، دیواری که موجهای من، از او بالا میرود، شهر ویرانی که، به آرامی در زیر سلطهء چشمان من، دوباره متولد میشود.
*** در ورای سکوت و همهمه کلام را مییابم، آزادی را، که خود خود را مییابد، و هرروز مرا مییابد."