چکیده:
مسئله این است که اقدامات مربی در فرایند تربیت و تاثیری که در توسعه یا تضییق اختیار متربی دارد، چگونه میتواند با مختار بودن او و نیز با استقلال او در فرایند تربیت سازگار شود. حل این مسئله، در شناخت دقیق سهمی که هریک از مربی و متربی در فرایند تربیت دارند و در نتیجه، در به دستآوردن تصویر درست از استقلال متربی در تربیت اسلامی و برنامهریزی برای آن موثر است. روش این پژوهش، ترکیبی از تحلیل فلسفیـ عقلانی و تفسیر و تحلیل گزارههای دینی بوده است. نتایج حاکی از تاثیرگذاری اقدامات مربی در مقدمات اختیار متربی و عدم تنافی این اقدامات، با اصل اراده آزاد او و نیز مشترک و مساوی بودن سهم هریک از دو طرف، در تحقق فعل و امکان استقلال عجین با وابستگی در فرایند تربیت است.
The question is how an instructor's actions in the training process and the impact he or she has on developing or limiting the authority of the educator can be reconciled with his or her autonomy as well as his or her independence in the training process. Solving this problem will help in accurately understanding the contribution that each instructor and educator has to the training process and, consequently, to obtaining a correct picture of the autonomy of the educator in Islamic education and planning for it. The methodology of this study was a combination of philosophical-rational analysis and interpretation and analysis of religious statements. The obtained results denote the influence of the instructor’s actions on the preparations of the educator’s authority and non-opposition of these actions with the principle of his free will, and also the equality of share of both parties, in the realization of the act and the possibility of co-independence with dependence on the process of education.
خلاصه ماشینی:
نتایج حاکی از تأثیرگذاری اقدامات مربی در مقدمات اختیار متربی و عدم تنافی این اقدامات، با اصل اراده آزاد او و نیز مشترک و مساوی بودن سهم هریک از دو طرف، در تحقق فعل و امکان استقلال عجین با وابستگی در فرایند تربیت است.
به این ترتیب، براساس تحلیل فوق میتوان گفت: روشهای تربیت اسلامی و اقدامات مربی در تربیت، در صدد زمینهسازی برای تسهیل، تحریک یا تحدید مقدمات ارادة متربی و هدفهایی مشابه آن هستند و نتایجی همچون علمافزایی، هشیاری، توانمندسازی، خودمهارگری، تسهیل و تحریک اراده، تقویت نفس، و هدایت اختیار، و غیره را به دنبال دارند.
چنانکه از آیات قرآن نیز برداشت میشود: اولا هر فاعلی خود، مسئول کار خویش است، و اگرچه نقش مربی در تحقق فعل متربی، زمینهسازی، تسهیل، تحریک و مانند آن است، اما انتخابگر و عامل اصلی، خود متربی بالغ است که با تصمیم اختیاری خود، هدایت یا ضلالت و کار خوب یا بد را اختیار میکند؛ زیرا اگر اصالت در انتخاب از آن متربی نباشد، اراده دیگری در انجام فعل دخالت کرده، فعل او با اختیاری بودن، که از ویژگیهای انسان است و ادله آن بالاشاره گذشت، تنافی خواهد داشت.
در نتیجه، در قبول این وابستگی، هم مختار و هم مستقل است و میتواند استقلال در مقدمات عمل یا وابستگی در آنها را اختیار کند چنانکه اصل تصمیمهای خود را نیز میتواند، تابع ارادة مربی قراردهد.