چکیده:
در کاوشهای باستانشناسی به دادههایی برخورد میشود که به صورت کاملا آگاهانه و با قصد خاصی تغییرشکل داده و مورد استفاده قرار گرفتهاند، یکی از این موارد پیکرکهای نمادین هستند. پیکرکها از رایجترین یافتههای باستانشناسی هستند که وجود شمار فراوان آنها نشاناز بهرهگیری از آنها در تمام جوانب زندگی شامل مسائل اقتصادی، اجتماعی و ادراکات میگردد. پیکرکسازی جهش بزرگ فرهنگی بود که در پارینهسنگی جدید رخ داد و نشاندهنده یک فرایند پیچیده اجتماعی بود. اینگونه دادهها را نماد اسطوره یا قربانی همچنین الههباروری یا ایزدبانو و تمثالهای مذهبی و تعدادی نیز مجسمه تزیینی و بازیچه نامیدهاند. تقریبا در تمامی پیکرکهای مادینه نقطه مشترک برهنگی آنهاست و تاکید بر بزرگی سینه و شکم و مهمتر از همه تاکید بر باردار بودن و زایمان دارد. پیکرکهای گلی معمولا خردشده و دور انداخته شدهاند و تعداد اندکی از پیکرکهای مادینه گلی یا سنگی و... هستند که شکسته و دورریز نشدهاند.
دراین تحقیق سعی خواهد شد با استفاده از مدارک باستانشناختی و مردمشناسی، کاربری تعدادی از اینگونه پیکرکها را تبیین نماییم و معتقدیم که این پیکرکها در نقاط مختلف جهان با فرهنگهای متفاوت به دست آمدهاند و باید معنا و کاربرد آنها را در متن جامعه، باستانشناسی، اسطوره و مردمشناسی مبدا آن داده مطالعه نمود و بدون شک این پیکرکها نقش بسیار مهمی در آیین جامعه آن روز ایفا مینمودند؛ تفسیرهای مختلف نیز شاید بدین دلیل است که کاربری پیکرکها را نیافته و مشکل اساسی در شناسایی کاربری اینگونه دادهها عدمشناخت تمامی مسائل عقیدتی است که در فرهنگ مادی و وسایل به جای مانده، نمود نیافتهاند، همچنین یک تفسیر را نباید به تمامی دادههای همشکل تعمیم داد، چون کاربری آنها متفاوت است و در انتها با ارائه نمونههای مردمشناسی امتداد عقاید پیش از تاریخی را تا عصر حاضر مشاهده نمود.
خلاصه ماشینی:
com@hassanakbari١٨١ 91 نقش بسيار مهمي در آيين جامعه آن روز ايفا مينمودند؛ تفسيرهاي مختلف نيز شايد بدين دليل است که کاربري پيکرکها را نيافته و مشکل اساسي در شناسايي کاربري اين گونه داده ها عدم شناخت تمامي مسائل عقيدتي است که در فرهنگ مادي و وسايل به جاي مانده ، نمود نيافته اند، همچنين يک تفسير را نبايد به تمامي داده هاي هم شکل تعميم داد، چون کاربري آن ها متفاوت است و در انتها با ارائه نمونه هاي مردم شناسي امتداد عقايد پيش از تاريخي را تا عصر حاضر مشاهده نمود.
اين مقاله کوششي اندک است بر نشان دادن نقطه اي از تاريخ ذهن انسان که شايد باعث ايجاد پرسش هاي جديد در اين موضوع شود اين مورد را نيز بايد يادآورشد که پيچيدگي کار در اين است که مسائل عقيدتي در فرهنگ مادي و وسايل به جاي مانده نمود نيافته اند، و درست است که اشيا تعاليبخش از گونه موارد آييني هستند، ولي تفکيک آن ها از 92 وسايل عادي براي باستان شناسي پيش از تاريخ بسيار پيچيده است .
در سال گذشته نيز مقاله اي در مورد پيکرکهاي محوطه هاي هلال حاصل خيزي منتشر شده است که کارکرد اقتصادي و باروري زمين را علت ساخت اين پيکرکها عنوان مينمايد (شيرازي و ديگران ، ١٣٩٣).