چکیده:
نخستین معیار در ارزیابی صحت متن حدیث، قرآن کریم است؛ به این معنا که اگر احادیث وارده از پیامبر اکرم(ص) و ائمة اطهار با محتوای قرآن سازگار باشندف پذیرفته هستند، و در صورت ناسازگاری و مخالفت با نصوص و محکمات قرآنی به کنار افکنده میشوند، حتی اگر اسناد احادیث صحیح و معتبر باشند. لذا مقالة حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی روش علامه طباطبایی را در تفسیر المیزان دربارة عرضة روایات بر آیات بررسی میکند و نتیجه میگیرد که ردّ روایات پس از عرضه به دلایل، مخالفت با سیاق و ظاهر آیه، مخالفت روایت با سیاق آیه در بیان مکی و مدنی، ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل تکذیب روایت با سیاق و حمل کلّ آیه بر یک واژه است و پذیرش روایت هم به دلیل موافقت با قرآن و آیة قرآن، استعمال قرآن، از راه جری و تطبیق است که علامه به بررسی دقیق این موارد در تفسیر خود پرداختهاست.
The first criteria in assessing the text of a hadith, is the Holy Quran; which means that if the hadith of the Prophet (PBUH) and the Imams (AS) with its contents is in compliance it shall be accepted whereas if the texts and the Quran are incompatible and appear to have opposing views, It will be discarded, even if the document containing the hadith is correct. This article is written in the descriptive-analytic method, and goes over the syle Allameh Tabataba’i uses in the Al-Mizan to check the narratives of verses and then concludes that rejecting narratives after reasonable expression because of the traditions of supply reasons, opposing the context of the verse, the narrative being contrary in expression judging by civil standards and incompatibilities between the verse and the narration of the verse in context are due to the denial of the narrative because of the verse and summarizing the entirety of a verse in a word and acceptance of narration is due to the agreement of the Quran and its verses and the usage of the Quran being in collation with that of the narrative. All of these aspects being quite visible in detail in Allameh Tabataba’i’s interpretations.
خلاصه ماشینی:
لذا مقالة حاضر با روش توصیفیـ تحلیلی روش علامه طباطبایی را در تفسیر المیزان دربارة عرضة روایات بر آیات بررسی میکند و نتیجه میگیرد که رد روایات پس از عرضه به دلایل، مخالفت با سیاق و ظاهر آیه، مخالفت روایت با سیاق آیه در بیان مکی و مدنی، ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل تکذیب روایت با سیاق و حمل کل آیه بر یک واژه است و پذیرش روایت هم به دلیل موافقت با قرآن و آیة قرآن، استعمال قرآن، از راه جری و تطبیق است که علامه به بررسی دقیق این موارد در تفسیر خود پرداختهاست.
). علاوه بر این، از زمان رسول خدا(ص) نیز این امر بسیار مورد توجه بودهاست و از پیامبر اکرم(ص) به صورت متواتر نقل شدهاست که فرمودهاند: «ستکون عنی رواة یروون الحدیث فأعرضوه علی القرآن، فإن وافق القرآن فخذوه والا فدعوه: بهزودی پس از من راویانی خواهند بود که حدیث مرا نقل میکنند.
در تفسیر عیاشی، خالدبن نجیع از جعفربن محمد روایت شده که ذیل آیة (الذین ءامنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله ألا بذکر الله تطمئن القلوب: آنها کسانی هستند که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید، تنها با یاد خدا دلها آرامش مییابد!) (الرعد/ 28)، به محمدبن عبدالله فرموده که قلوب نیز طمأنینه مییابد؛ چراکه این ذکر خدا و حجاب خداست (ر.
آنها به پیامبر اسلام ایمان میآورند و کسانی که به او کافر شوند، زیانکارند) (البقره/121) آمدهاست که ایشان فرمودهاند: «وقتی پایان به بهشت و دوزخ میرسد، میایستند و فکر میکنند و در کافی از آن جناب روایت کرده که در تفسیر این آیه فرمودهاست: اینان که قرآن را به حق تلاوت میکنند، امامان امتاند» (عیاشی، 1421ق.