چکیده:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل و آموزش تنظیمهیجان و تبیین تفاوت این دو روش آموزشی در اصلاح باورهای غیرمنطقی و سبکهای تصمیمگیری دختران نوجوان انجام شد. روش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل استفاده گردید. نمونۀ پژوهش حاضر شامل 34 دانشآموز دختر پایۀ دوم تا سوم مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 94-95 دبیرستانهای شهر فردیس بودند که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهطور تصادفی در سه گروه گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ سبکهای تصمیمگیری اسکات و بروس (1995) و پرسشنامۀ باورهای غیرمنطقی جونز (1969) است. برای آموزش مبتنی بر تحلیلرفتارمتقابل از بسته آموزش جونز و استوارت (1987) و برای آموزش تنظیمهیجان از مدل گراس (2015) استفاده شد. یافتهها: یافتههای پژوهش نشان داد هر دو رویکرد تحلیلرفتارمتقابل و آموزش تنظیمهیجان بر باورهای غیرمنطقی و سبکهای تصمیمگیری نوجوانان مؤثر است (01/0≥P)؛ اما تفاوت معناداری در میزان اثربخشی بین تحلیلرفتار متقابل و آموزشتنظیمهیجان مشاهده نشد. نتیجهگیری: آموزش تحلیلرفتارمتقابل و تنظیمهیجان میتوانند بر کاهش باورهای غیر منطقی موثر بوده و سبک تصمیمگیری منطقی را افزایش داده و باعث کاهش سبک تصمیمگیری وابسته و اجتنابی شوند.
خلاصه ماشینی:
سبک تصميم گيري منطقي، بيانگر تمايل تصميم گيرنده به شناسايي تمامي راهکارهاي ممکن ، ارزيابي نتايج هر راهکار از تمامي جنبه ها و در نهايت انتخاب راهکار بهينه و مطلوب در هنگام مواجهه با شرايط تصميم گيري است (٢٠١٤ ,Greenhaus &Singh ) سبک 1- decision-making style 2- rational 3- dependent 4- intuitive 5- avoidant 6- spontaneous تصميم گيري وابسته ، بيانگر عدم استقلال فکري تصميم گيرنده در عمل و تکيه بر حمايت ها و راهنماييهاي ديگران در هنگام اتخاذ تصميم است (٢٠٠٨ ,Yildirim &Hablemitoglu ).
با توجه به مطالعات ذکر شده اثربخشي دو روش درماني (تحليل رفتار متقابل و آموزش تنظيم هيجان ) در پژوهش هاي متعددي مورد بررسي قرار گرفته است و اکثريت مطالعات نشان - دهنده اثربخشي هر دو روش بوده اند، اما با توجه به اطلاعات محققان هنوز تحقيقي در زمينه اثربخشي اين دو روش بر بهبود سبک تصميم گيري در نوجوانان و مقايسه اثربخشي اين دو روش صورت نگرفته است که مشخص شود کدام روش در کاهش مشکلات نوجوانان موثرتر است .
1- Jones’ Irrational Beliefs Test (IBT) 2- Scott & Bruce’ General Decision Making Style (GDMS) مداخلات پژوهش در پژوهش حاضر براي آموزش تنظيم هيجان از مدل (٢٠١٥) Gross و براي آموزش مبتني بر تحليل رفتار متقابل از بسته آموزش تحليل رفتارمتقابل جونز و استوارت (١٩٨٧ ,Setwart) به مدت ٨ جلسه ي هفتگي، براي گروه هاي آزمايشي استفاده شد.
يافته هاي پژوهش نشان داد که رويکرد تحليل رفتار متقابل و همچنين آموزش تنظيم هيجان بر کاهش باورهاي غيرمنطقي و بهبود سبک هاي تصميم گيري نوجوانان مؤثر است .