چکیده:
عصمت انبیا یکی از مبانی اعتقادی مشترک بین مسلمانان است؛ اما در خصوص زمان و گستره آن اختلافنظرهایی مشاهده میشود. شاید بتوان گفت مهمترین دلیل اختلاف، از آیاتی ناشی میشود که درظاهر با عصمت انبیا منافات دارد. این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به تبیین دیدگاه آیتالله معرفت در این خصوص پرداخته است. از این منظر عصمت هرچند عطیه الهی است، تأثیر نفسانی نبی در تقویت و ارتقابخشی به آن، موجبات شدت و ضعف آن را رقم میزند. تفسیر آیاتی که بهظاهر با عصمت پیامبر اکرم منافات دارد، در تبیین آیتالله معرفت از نوآوری ایشان حکایت دارد که با نگرشی اصولی و تکیه بر دانش علوم قرآنی معتقد است هرچند لفظ آیه خطاب به پیامبر اکرم نازل شده است، مراد خداوند آن حضرت نبوده و حکم آیه بر سایر مسلمانان جاری است. این در حالی است که برخی مفسران با توجه به ظاهر آیه، گستره عصمت را در ایشان محدود دانسته و گروهی دیگر به توجیه ظاهر آیات پرداختهاند.
This article seeks to explain the evidence by interpret of relevant knowledge, to confirm the unique role of purpose in integrating some suras. According to this, the reason for the development of the text in terms of contemporary literary theories is the existence of communicational purpose; from point of view Grammars, the development of the word depends on its utility and goal. The development of the trend has also been conditioned by a large purpose behind the text and on Rhetoric science is also stated, the conjunction of the word to rhetoric is conditioned by the existence of a secondary purpose (other than the literal meaning of the word). in addition to, In the discussions of the research method it is proved that coherence of the research texts, if the problem and the goal is determined, will be achieved and the topic-based texts will not be fruitful. According to the philosophy of science, The unity and distinction of the sciences, at least in the communication sciences, is the purpose of science. This article also points out the subject of sura is not capable of being coherent with sura. Because, firstly, in the research method, subject-based texts are disjointed and incoherent, it has also been proven in the philosophy of science that science cannot be distinguished by subject. In addition, it has also been stated in the practice. It is impossible that provide a topic that is comprehensive on all the sura issues and prevent other sura issues. And finally, the researchers have also provided a definition of subject unity which is practically a return to unity of purpose.
خلاصه ماشینی:
تفسـير آيـاتي کـه به ظاهر با عصمت پيامبر اکرم منافات دارد، در تبيـين آيـت الله معرفـت از نـوآوري ايشان حکايت دارد که با نگرشي اصولي و تکيه بر دانش علوم قرآنـي معتقـد اسـت هرچند لفظ آيه خطاب به پيامبر اکرم نازل شـده اسـت ، مـراد خداونـد آن حضـرت نبوده و حکم آيه بر سـاير مسـلمانان جـاري اسـت .
اين بررسي از دو جهت حـائز اهميـت اسـت : نخسـت تبيـين ديـدگاه آيت الله معرفت در خصوص هر کدام از موارد مطرح شده دربـاره انبيـا؛ دوم تصـوير ايـن نگرش بـا تبيـين بسـيار متفـاوت ايشـان در خصـوص پيـامبر اکـرم کـه حکايـت از ذومراتب بودن اين عطيه دارد.
ک: معرفت ، ۱۳۸۸الف ، ج۳، ص۴۵۳) و در بررسي آيات جهت رفع ابهام ، مفردات و نسبت هاي موجود در آيه را که سبب شبهه شده بررسي کـرده ، بـا دلايلي متقن ايشان را از هرگونه گناه مبرا ميداند؛ استدلال ايشان بدين شرح است : الف ) آيات ١١٥-١٢٦ سوره طه : تفاوت تکليف مولوي و ارشـادي از نکـات مـورد توجه در داستان حضرت آدم است کـه در تبيـين آيـت الله معرفـت و بعضـي ديگـر از مفسران مورد توجه قرار گرفته است .
حاصـل بررسـي ديـدگاه آيـت الله معرفـت ، قرآن پژوه معاصر، در اين خصوص اين است که پيامبران الهـي هـيچ گـاه مرتکـب گنـاه نشده اند و آياتي که به ظاهر با عصمت ايشان منافات دارد، از ترک اولي، وقوع عمـل در عالم غيرواقع و يا حرکت در جهت اصلاح و هدايت جامعه حکايت دارد که نمـيتـوان آن را سرپيچي انبيا و يا انجام گناه توسط ايشان دانست .