خلاصه ماشینی:
"اما نمایشگاه،درست در همان روزهای آخر که چاپ کتاب در حال انجام بود،به نظرم رسید شاید بهتر باشد گزیدهای از مجموعههای کار شده در این ده سال گذشته که دومین دوره اقامت من در اصفهان محسوب میشود را به نمایش بگذارم و این نمایشگاه برپا شد.
اگر نگاهی گذرا به گذشته دور داشته باشیم و نقوش مفهومی سفالهای شوش و آثار دیگر مشابه آن که با حرف و کلمه کار شدهاند،تا رسیدن به شکوفایی اسلام و بیانهای تجریدی توسط مدیومها و احساسهای مختلف و اندیشهی بیکران آفریدهی این هنراند و به دنبال آن پس از فرازونشیبهای فراوان،به تحول و پدیدهای بزرگ مانند سیاهمشق میرسیم که بالاخره با گسستن ارتباط خود با ادبیات و شعر و غیر و گذشته، به هنری مستقل و پویا تبدیل میگردد و گفتنی است که درست تا حدودی در همین حواشی،این تحول در موسیقی،نقاشی، تئاتر و ادبیات اروپا نیز به وقوع پیوست.
میخک ما را وامیدارد که هستی پیرامون خود را از دریچه دوربین بهگونهای دیگر بنگریم،شاید از منظر نگاه او،عکس ثبت واقعیت و تجسد یک سوژه نیست بلکه روح سرگردانی است که از لابلای تصاویر تکه شده کشف میشود و این کشف جز با حضور فعالانهی بیننده در فضای تصویر میسر نمیشود.
فرمها تکهتکه یا شکسته میشوند،تکرار میشوند همانگونه که نورها شکسته میشوند و بازتابهای آن در جاهای مختلف فضا پخش میشوند و در این تکرار و تکهکردنهاست که زمان جاری میشود از اینرو همه چیز در حال حرکت است حتی اگر دویدن رنگ در زیر پوست مقوا یا تاش رنگی باشد که بیصبرانه تمام توش و توان خود را به سرعت بر صفحه میکشاند."