چکیده:
در این مقاله، پنج سرودهی تمثیلی و روایی مهدی اخوان ثالث، در مجموعهی «از این اوستا»، بازخوانی و بررسی میشود. این مقاله برآن است تا نشان دهد که شاعر، در این سرودهها، تنها روایتگر و قصهگو نیست، بلکه از روایت و حکایت برای گزارش رویدادهای اجتماعی و مفاهیم انسانی روزگار خویش بهره میگیرد. در این راستا، تمثیلهای به کاررفته در سرودهها و شیوهها و شگردهای روایتپردازی شاعر، تبیین و بررسی میشود. در این بازخوانی و بررسی دیده میشود که گفتوگوها، حوادث، توصیفها، آغاز و پایان مناسب، پرداخت موضوع و شخصیتپردازی به شیوهای استادانه در این سرودهها رعایت شدهاست. شاعر علاوهبر شگردهای روایتپردازی، هنر شعری خود را نیز در این سرودهها به نمایش میگذارد و از زبان، موسیقی، صورخیال و عاطفهی شعری بهخوبی استفاده میکند.
In this article five allegory and narrative of Mehdi Akhavan Sales in Az in avesta collection are review and investigated. This article aims to show that the poet is not only a narrator and story teller but also he use of narrative and story for explain the social events and human concepts in his age. To this extent the used allegories in poems are explained and the techniqes of narrative are investigated.in this review the dialogues, events, explanations, suitable beginning and ending and characterization are seen skillfully in these poems. In addition, the poet indicates his literal skills and use the language, music, imageries and literal emotion very well in these poems.
خلاصه ماشینی:
را میتوان نام برد که در اینجا به بررسی پنج نمونه از آنها میپردازیم: 1- کتیبه یکی از شعرهای موفّق مجموعهی از این اوستا که دارای مایههای فلسفی و اجتماعی است، شعر «کتیبه» است.
» (اخوانثالث، 1379: 27) می بینیم رفتاری که پهلوان دارد و سخنانی که میگوید همه و همه وصفی طنزآمیز است زیرا وقتی که پهلوان چاکران و خانهزادان خیالی خویش را صدا میزند تا «طرفه خرجین گهربفت سلیحش را فرازآرند»، کسی به فرمان او وقعی نمیگذارد و: مینجنبید آب از آب، آنسان که برگ از برگ، هیچ از هیچ خویشتن برخاست ثقبهزار، آن پاره انبان مزیحش را فرازآورد پاره انبانی که پنداری هرچه در آن بودهبود افتاده بود و باز میافتاد (همان: 27) در این بند نیز میبینیم که وصف «طرفه خرجین گهربفت سلیح» طنز بودهاست و آنچه پهلوان «طرفه خرجین گهربفت سلیح»ش نامیدهبود، پارهانبانی مسخره و سوراخ سوراخ که هرچه در آن بود میافتاد، بیش نبودهاست.
4- آنگاه پس از تندر شعر «آنگاه پس از تندر» نیز شعری نو با مایههای اجتماعی است که اخوان در آن در پوشش رمز و تمثیل، با شرح کابوس وحشتناک شطرنجباختنِ خود با یک «پیرزن جغد و جادو» و تصویرنمودنِ مراحل مختلف بازی شطرنج با توجّه به بازیهای سیاسی آن روزگار، وضعیّت جامعهی ایرانی را پس از شکست جنبش ملّی ترسیم میکند.
نتیجه بررسی و تأمّل در پنج سرودهی تمثیلی و روایی اخوان ثالث در مجموعهی از این اوستا نشان میدهد که شاعر، مسائل اجتماعی و انسانی روزگار خود را در پوشش تمثیل و به شیوهی روایت و قصّهگویی، بیان میکند.