چکیده:
نماد انگاری از اساسیترین ارکان و اجزاء لاینفکِ متون صوفیانه و تعلیمی در تمام تاریخ محسوب میشود. در این میان، عارفانی که شاعرانهتر و هنرمندانهتر میاندیشیدهاند، از ظرفیتِ نماد پردازی، بیشترین سهم را در القای آراء و افکار خود بردهاند. مولانا از جمله عارفانِ شاعری است که به مدد ذوقِ هنری و زبانِ سخته و ادیبانهی خود، پیامهای بیشمار و جهان شمولش را در لفافهی واژگانِ خاص، به مخاطبانش عرضه میدارد. بنابر این، یکی از جلوههای زیبای غزلیات شمس، دریافتهای تازه و نمادینی است که حضرت مولانا جلال الدین بلخی از برخی واژهها به دست میدهد. جان و مفاهیم و ترکیبات مربوط به آن را میتوان از این دسته به حساب آورد. در این جستار، واژه «جان» و مترادفات آن در غزلیات شمس، از دیدگاه فوق مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرد.
Symbolization is one of the fundamental and inseparable Sufism and educational bases during the history. In this way, those agnostics who look and think poetically and ingeniously has had more shares of capacity of symbolism to suggest own ideas and opinions. Molana is one of gnostic poets because of his artistic talent and his rhythmical and literary style communicates his numerous and worldly messages covered by special statements to his readers. Therefore, one of the beautiful manifestations of Shams lyrics is new and symbolic conceptions based on some words. I includes"Soul"and implications and compositions of them. In this survey the word "soul" and its synonyms based on above is researched in Shams lyrics.
خلاصه ماشینی:
که در آثار خود گاهی رمز و استعاره و نمادی از وجود خداوند میداند به صورت انحصاری و در معانی متفاوتی به کار میبرد؟ در این مقاله، کتاب دو جلدی کلیات دیوان شمس تبریزی اثر مولانا جلال الدین محمد مشهور به مولوی، مطابق نسخه تصحیح شدهی استاد بدیع الزمان فروزانفر، انتشارات صدای معاصر، چاپ پنجم، 1388اساس کار بوده است.
(دهخدا، 1377: در زیر کلمه جان) گاهی «جان» به معنای گرامی و عزیز است اگر صفت باشد: (مشیری،1378: در زیر کلمه جان) ایرونق جانم زتو چون چرخ گردانم زتو گندم فرست ایجان که تاخیره نگردد آسیا (12/5)1 جان jan] بهـ gyan[ (اِ) 1- روح انسانی ، روان، نفس، روح اعظم، حق تعالی، روح مردان کامل، سبزه و گل و ...
(معین، 1377: ج 1، در زیر کلمه جان) روح، نزدیک ترین مفهوم برای جان به نظر میآید که در میان واژگانِ تازی نزدیکترین و متناسبترین واژه برای کلمهی فارسی «جان»، واژهی روح باشد.
(رک: حاشیهی برهان قاطع، در زیر واژه جان) جان در غزلیات شمس غزلیات شمس نیز همانند مثنوی زاییدهی اندیشهی بلند مولانا و حاوی آراء و اعتقاداتِ اوست، فلذا واژگان کلیدی و اصطلاحات مشهوِ عرفانیِ به کار رفته در آن، عموماً به همان معنایی است که در مثنوی و دیگر آثار مولانا به کار رفته است.
از این رو واژهی جان و دیگر کلماتِ مترادفش تقریباً در غزلیات شمس و مثنوی یکی است.