چکیده:
روابط خارجی به مفهوم مدرن آن در ایران نیازمند شکلگیری دیوانسالاری نوین و نهادهای اداری جدید یا وزارتخانه بود. بر همین مبنا از اوایل عصر قاجار و مشخصا از زمان سلطنت فتحعلی شاه زمینه تاسیس نخستین وزارتخانهها، از جمله وزارت امور خارجه فراهم شد. مقررات ناظر بر نحوه کارکرد دستگاه سیاست خارجی در چند مقطع از حدود یکصد و چهل سال پیش در ادوار مختلف تدوین شد که در آنها وظایف این وزارتخانه در جهت تنظیم روابط با سایر کشورها تعیین شد. با تغییراتی که در نظام نامهها و قوانین به تناسب شرایط زمانی در برهههای مختلف داده شد، سازمان هم دستخوش تغییر شد و ادارات، دوایر و بخشهای مختلفی در طی ادوار مختلف ایجاد شدند. این مقاله بر آن است تا نشان دهد که با وجود خودکامگی پادشاهان قاجار و پهلوی و دخالت تام و تمام آنها در تعیین خطوط راهنما و مشی عملی دستگاه دیپلماسی، گزیدهای از کارگزاران آگاه در دورههای مختلف تلاش کردند با وضع مقررات و وسواس در بهکارگیری نیروی انسانی شایسته در این نهاد، کار دستگاه سیاست خارجی را به سامان برسانند؛ این کوشش تا حد قابل توجهی همراه با کامیابی بوده است.
خلاصه ماشینی:
بـه طوري که در اين وزارتخانه که در دوره هاي قبلي نظمي در چيـنش اسـناد و مـدارک مربـوط بـه دولت هاي ديگر در ارتباط با ايران ديده نميشد، با صدرات اميرکبير و زعامت او بر ايـن وزارتخانـه ، ازاين پس شاهد شکل گيري وزارت امور خارجه در قالب يک سازمان و تشکيلات مـنظم هسـتيم و به قول فريدون آدميت ارجح است شکل گيري ساختار وزارت امور خارجـه بـه سـبک جديـد را از همين دوره بدانيم ؛ چراکه اميرکبير به اقداماتي دسـت زد کـه پـيش از آن سـابقه نداشـت ، ماننـد گردآوردن گروهي از مترجمان زبان هاي خـارجي و بـه نـوعي تربيـت متـرجم - نگهـداري اوراق و اسناد ديپلماتيک در مکاني معين - مأمور کردن سفرا و ژنـرال کنسـول هـا بـه کشـورهاي ديگـر- تعيين کارگزاري براي هر يک از ايالات ايران (آدميت ، ١٣٦٢: ٢٠٩-٢٠٧) رد پاي اميرکبير در ارتباط با نهاد وزارت خارجه به طور غيرمسـتقيم بـه دليـل بـه کـار گـرفتن فردي بود که اميرکبير کشف کرد و مراتب ترقي را در دستگاه ديواني قاجار طي کـرد (نشـريه وزارت امور خارجه ، دوره سوم ، شماره ٢، اسفند ١٣٤٤) اين فرد ميرزا سعيدخان مؤتمن الملک بـود کـه بـه منصب دبيري مهام خارجه (قائم مقام وزير) منصوب شد.